ایده های نوین |
||
بازدید امروز: 499 بازدید دیروز: 34 کل بازدیدها: 748385 |
نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/11/26 توسط بهروزجلفایی
18 . پرواز بادبادکها کارگردان: علی قویتن علی قوی تن همیشه تعلق خاطرش را به ساخت فیلمهایی درباره کودکان نشان داده است. «پرواز بادبادکها» که در دل طبیعت و بدون بازیگر حرفهای ساخته شده، نمایش تلاش یک معلم در محیطی تازه است. «پرواز...» از آن دسته فیلمهایی است که شاید تنها در جشنواره روی پرده بروند و راهی به اکران نداشته باشند، پس تماشایش در جشنواره فیلم فجر تجربهای جذاب است. 19 . چک کارگردان: کاظم راستگفتار کاظم راست گفتار نامی آشنا در سینمای تجاری است؛ فیلمسازی که بیشتر فیلمهایش در شرایط مختلف سینمای ایران فروش خوبی داشته و او به همین دلیل نامی مطمئن برای تهیهکنندگان سینماست. «چک» فیلم تازه راستگفتار اقتباسی از فیلم جمعه کامران قدکچیان است. گویا راستگفتار به روایت داستانهایی علاقهمند شده که وجه اجتماعی دارند. باید دید کارگردان کمدیهای پرفروش پس از فیلم بحثانگیز «زنان ونوسی، مردان مریخی» میتواند با یک درام اجتماعی تغییر جایگاه فیلمسازی بدهد؟ چند آدم نامتجانس و متفاوت از هر نظر بهدلیل در اختیار داشتن یک چک مجبور به همزیستی مسالمتآمیز میشوند. 20 . خرس کارگردان: خسرو معصومی «خرس» تجربه تازه خسرو معصومی ترکیبی از مولفههای آشنای سینمایی این کارگردان است به اضافه یک درام انسانی درباره قهرمانی که پس از سالها اسارت به خانه بازگشته است. پرویز پرستویی که روزگاری ستاره فیلمهای دفاع مقدس بود یکی دو سال است که دوباره به این حوزه برگشته. دیدن دوباره او در قالب قهرمان سینمای دفاع مقدس دوست داشتنی است. 21 . ملکه کارگردان: محمدعلی باشهآهنگر فیلم تازه محمدعلی باشهآهنگر مانند اغلب ساختههای او فیلمی است درباره جنگ و آدم هایش. در روزگاری که سینماگران شاخص سینمای دفاع مقدس حضوری کمرنگ در این عرصه دارند باشهآهنگر یکی از امیدهای سینمای دفاع مقدس است. ترکیب بازیگران و تصاویر فیلم نشان میدهد« ملکه» یکی از فیلمهای متفاوت جشنواره امسال است؛ فیلمی که مانند دیگر ساختههای این کارگردان بخشی از حقایق دفاع مقدس را روایت میکند. فیلمبرداری بخش قابل توجهی از این فیلم در آبادان انجام شده و تولیدی عظیم و دشوار داشته است. باید دید حاصل این تلاش حرفهای کارگردان کم حاشیه سینمای ایران چه میشود. 22 . روزهای زندگی کارگردان: پرویز شیخ طادی پرویز شیخ طادی طراح صحنه سابق سینمای ایران، چند سال است که به جرگه فیلمسازان پیوسته. «روزهای زندگی» که تولیدی طولانی و پرحاشیه داشت درباره چند پزشک است که در شرایط جنگی محاصره میشوند. شیخ طادی که پیشتر در فیلم سینمایی «دفتری از آسمان» به نوعی به شخصیتهای دفاع مقدس ادای دین کرده بود در فیلم تازهاش باز هم سراغ قهرمانهای جنگ رفته است. 23 . نارنجی پوش کارگردان: داریوش مهرجویی حامد آبان که عکاس حرفهای نشریات است با خواندن کتابی، چنان تحت تاثیر پالایش محیطزیست قرار میگیرد که با لباس نارنجی مخصوص رفتگران به شهرداری میرود تا استخدام شود و به عنوان «نارنجیپوش لیسانسه» به شهرت میرسد، اما اعتبار و محبوبیت حامد آبان زندگی خصوصیاش را دچار مشکلاتی میکند. داریوش مهرجویی این سالها را چگونه باید تحلیل کرد؟ این سوالی است که علاقهمندان سینمای مهرجویی در یک دهه اخیر با آن مواجه شدهاند. پرداخت پالوده و ساختار سینمایی محکم و کمالیافته فیلمهای مهرجویی به عنوان بهترین کارگردان سینمای ایران در حد فاصل سالهای65 تا76، به تدریج جای خود را به نگاهی سرخوشانه داد که در آن حسی از صمیمیت بیشتر از دغدغههای فرمال برای استاد اهمیت یافت. این نگاه در سینمای مهرجویی با «مهمان مامان» آغاز شد و البته فضای سرخوشانهاش با استقبال مواجه شد. حتی در فیلم تلخ «سنتوری» هم باز میشد نوعی از رهاشدگی با پرداختی غریزی را مشاهده کرد. انگار مهرجویی اپیزود«تهران: روزهای آشنایی» مهرجویی حتی میدان همیشه شلوغ آزادی را هم منطبق با قصه پریانی که تعریف میکرد، شیک و دلپذیر نشان داد. فاصله طبقاتی هر دم فزاینده و تنشهای اجتماعی را نادیده گرفت تا پولدارهای مهربان دست طبقه فرودست را بگیرند؛ سرخوشیای که با به تصویر کشیدن آرمانشهری همراه بود که شاید با شتاب زندگی در یک پایتخت همخوانی ندارد و البته از سوی دیگر روحیات تازه مهرجویی را به نمایش میگذاشت. در «آسمان محبوب» هم این روحیه اینبار برای روایت داستانی با بار فانتزی و در دلروستا به کار گرفته شد؛ فیلمی که سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران بیستونهمین جشنواره فیلم فجر را گرفت اما کمتر منتقدی دوستش داشت. قصه عجیب نارنجیپوش هم میگوید که مهرجویی همچنان سرخوش از کشف و شهودهای تازهاش است. اینکه یک عکاس تصمیم میگیرد به لباس رفتگران شهرداری دربیاید و این اتفاق تاثیرات شگرفی بر زندگی خود و نزدیکانش میگذارد و این نقل قول از مهرجویی تا حدودی میتواند نشان دهد که خالق «دایره مینا» و «هامون» این روزها به چه میاندیشد و چگونه فیلم میسازد؛«برای نارنجیپوش هیچ صدایی زیباتر از برخورد جارو روی زمین نیست. یک حرکت آهنگین که نه تنها زمین را از غبار و آشغال میروبد که ذهن و روان خسته و پریشان او را نیز پالایش میدهد. او در دل نیمهشب، تنها و خستگیناپذیر و به نوعی با جارویش زمزمه میکند و گویی صدایش در شهر میپیچد که سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند/ پریرویان قرار از دل چو بستیزند بستانند». نارنجی پوش یکی از پربازیگرترین فیلمهای جشنواره امسال است. حامد بهداد پس از همکاری موفقش با مسعودکیمیایی که سال گذشته سیمرغ بلورین را هم سرانجام برایش به ارمغان آورد، اینبار در فیلمی از مهرجویی ظاهر شده؛ آن هم در نقش اصلی برای او که این سالها با نقشهای مکمل پلههای صعودی را پیموده است. لیلا حاتمی هم پس از «لیلا»، «میکس» و «آسمان محبوب» چهارمین همکاریاش با مهرجویی را تجربه کرده است. طناز طباطبایی نقش دختر خبرنگاری را بازی میکند که در به شهرت رساندن حامد آبان(بهداد) تاثیر بسزایی دارد و امید روحانی، همایون ارشادی و فردوس کاویانی از دیگر بازیگران نارنجیپوش هستند که پیش از این هم در آثار مهرجویی ایفای نقش کرده بودند. بازی اردشیر رستمی بازیگر سریال «شهریار» در نقش خاص و میترا حجار هم در نوع خود جالب توجه است. نارنجیپوش یکی از مهمترین فیلمهای جشنواره امسال است که توسط شاخصترین کارگردان حاضر در این رخداد سینمایی ساخته شده است؛ تنها نماینده نسل اول فیلمسازان ایرانی و از پیشقراولان موج نوی سینمای ایران در اواخر دهه40 و اوایل دهه50 . هوش بالای مهرجویی و قدرت انطباق فوقالعادهاش با شرایط جدید را هم نباید فراموش کرد. حتی اگر فیلم قبلیاش ناامیدکننده بوده باشد، آنقدر فیلم درخشان در کارنامهاش دارد که نمیتوان کنجکاو تماشای نارنجیپوش نبود. 24 . بیخود و بیجهت کارگردان: عبدالرضا کاهانی بعد از تجربه بلندپروازانه- خامدستانه «آدم» و محافظهکاری «بیست» و البته فیلم جسورانه «آنجا» که هرگز اکران نشد، عبدالرضا کاهانی راه خود را در «هیچ» پیدا کرد؛ پدیده جشنواره بیستوهشتم که تنها یک نمایش برای منتقد ان داشت و با همین تکنمایش آنقدر واکنش مثبت دریافت کرد که اکران عمومی شود. جنس تازه و متفاوت کاهانی از واقعگرایی اجتماعی در هیچ، در کنار تواناییهایش در پرداخت شخصیتها و گزندگی و تلخی قصه به همراه طنزی که در واقع نوعی کمدی موقعیت بود، بههمراه اجرای متفاوت فیلم، هیچ را به اثری قابل قبول و کاهانی را به استعدادی غیرقابلانکار تبدیل کرد؛ هرچند در همان زمان هم بودند کسانی که چرکی و تیرگی فیلم را نپسندیدند ولی موافقان فیلم، بیشتر از مخالفانش بودند. «اسب حیوان نجیبی است» در تداوم تجربه هیچ و با اتخاذ لحنی دشوارتر ساخته شد؛ اولین فیلم پرفروش کاهانی که با اکران در فصل و سرگروه سینمایی مناسب خوب فروخت؛ یک کمدی اجتماعی که با وجود پیچیدگی لحن، با پرداخت پخته فیلمساز به اثری روان تبدیل شده است. قدری بیپروایی هم به تناسب داستان به فیلم افزوده شده که درباره این مسئله و شوخیهای زیادی راحت و «رو»ی فیلم زیاد نمیشود صحبت کرد. بعد از اسب... کاهانی چند فیلمنامه را بهتنهایی یا با همکاری دیگران نوشت که یکی پس از دیگری رد شدند تا اینکه نوبت به «بیخود و بیجهت» رسید. پروانه ساخت با شرط و شروطی صادر شد و فیلم در پاییز جلوی دوربین رفت. تمام بازیگران اصلی فیلم در آثار قبلی او نیز بازی کردهاند. رضا عطاران بازیگر اصلی اسب حیوان نجیبی است و نگار جواهریان، پانتهآبهرام و احمد مهرانفر، همه در هیچ جلوی دوربین کاهانی رفته بودند. کاهانی خودش بیخود و بیجهت را در تداوم و تکمیلکننده 2تجربه قبلیاش خوانده با این تفاوت که این فیلم از التهاب هیچ و اسب... فاصله دارد و زبان سادهتری نیز برای آن انتخاب شده است. نکته جالب توجه بیخود و بیجهت، گذشتن زمان داستان در زمان واقعی است. وقایع فیلم در 80دقیقه اتفاق میافتد که درست به اندازه زمان واقعی بیخود و بیجهت است. 25 . در انتظار معجزه کارگردان: رسول صدرعاملی زن و شوهری درگیرودار اختلافات فراوان، در طلب شفای فرزندشان عازم مشهد میشوند و در میانهراه خبر ناگواری به آنها میرسد. سومین قسمت از تریلوژی صدرعاملی درباره زیارت که فیلمبرداری نشدن یکی از سکانسهایش اکران آن را سالها به تعویق انداخت؛ آن قدر که «در انتظار معجزه» بعد از اکران عمومی «زندگی با چشمان بسته» تازه قرار است در جشنواره به نمایش درآید. فیلم قبلی صدرعاملی بیشتر با نقدهای منفی مواجه شد تا مثبت. این بار، گویا خبری از آشفتگی فیلمنامه نیست و فیلمنامه هم بر اساس طرحی از اصغر فرهادی ساخته شده است.بیشتر اتفاقهای فیلم در داخل قطار میگذرد و وحدت مکان در 70درصد وقایع فیلم، شاید بتواند به انسجامی ختم شود که زندگی با چشمان بسته فاقد آن بود. صدرعاملی از معدود سینماگران حاضر در جشنواره است که ورودش به سینما در دهه60 اتفاق افتاد و از میان این چهرهها او از معدود کارگردانهایی است که همچنان روی بورس مانده است. از این نظر میتوان او را با برخی از هم نسلانش مانند مهدی صباغزاده، محمدعلی سجادی و حتی خسرو معصومی مقایسه و مشاهده کرد که او حتی در تلهفیلمی چون «شب» موفق شده تا حدی به اهدافش نزدیک شود. صدرعاملی 4سال پیش «شب» را در جشنواره داشت و 2سال پیش هم با «شب و قسم به دلتنگی» به جشنواره آمد. مضامین اخلاقی حاکم بر سهگانه صدرعاملی قدری دست و پایش را بسته و آیا این تریلوژی سرنوشتی نزدیک به اسلافش مییابد؟ صدرعاملی هنوز هم جایگاه خود را به عنوان کارگردانی شاخص حفظ کرده و فراز و نشیبهای کارنامهاش نیز تا حد زیادی طبیعی است. رسیدن به نقطه اوجی چون «ترانه» میتواند جایگاه صدرعاملی را ارتقا بخشد؛ اتفاقی که امیدواریم در فیلم «در انتظار معجزه» رخ بدهد. صدرعاملی از آن دست کارگردانانی است که امیدواری به خوب شدن فیلمشان، خیلی ربطی به معجزه ندارد.تعداد کم پرسوناژها و گذشتن بخش عمدهای از فیلم در فضایی بسته، شاید شائبه تلویزیونی بودن آن را مطرح کند ولی از سوی دیگر این مسئله میتواند به وحدت ارگانیک عناصر اثر منجر شود. بازی حمید فرخنژاد و پریوش نظریه در نقش زوجی که با یکدیگر دچار اختلاف شدهاند، احتمالا جذابترین نکته فیلم است. 26 . خوابم میآد کارگردان: رضاعطاران رضا، معلمی ساده و درستکار است که اعتماد به نفس ارتباط با زنان را ندارد. او با دختری پاستیل فروش آشنا میشود. دختر برای پیوند کلیه خواهرش با مشکل روبهروست و رضا را ترغیب به کارهایی میکند که باب میلش نیست. رضاعطاران با سریالهایش نشان داده که علاوه بر بازیگری، روی صندلی کارگردانی هم صاحب سلیقه و سبک است. در واقع کنار مهران مدیری، عطاران را باید مهمترین چهره طنز سینما و تلویزیون در یک دهه اخیر بدانیم. با این پیشینه او اولین فیلم بلند سینماییاش را کارگردانی کرده و شواهد نشان از آن دارد که عطاران اثری ساخته که ربطی به کمدیهای سخیف این سالها ندارد. قریحه درخشان طنز فیلمساز و ایدههای داستانی تازه و ترکیب جالب توجه بازیگران، فیلم را به یکی از آثار مهم جشنواره امسال تبدیل کرده است. تماشای اکبرعبدی در نقش مادر رضاعطاران فقط یکی از این غافلگیریهاست و کارنامه کارگردان«خوابم میآد» میگوید باید منتظر اتفاقهای دیگری نیز بود. 27 . روییدن در باد کارگردان: رهبر قنبری نوجوان بااستعداد ایلیاتی باید به پدرش که توان مالی برای استخدام چوپان ندارد کمک کند و این موضوع ادامه تحصیلش را به مخاطره میاندازد. «روییدن درباد» یکی ازفیلمهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره امسال است که فضایی نزدیک به آنچه سینمای جشنوارهای خوانده میشود، دارد. رهبر قنبری فیلمسازی بیحاشیه و بیادعاست که به آرامی کار خودش را میکند و چند سال قبل فیلم خوب «او» را کارگردانی کرد که با وجود ارزشهایش مهجور ماند. روییدن در باد به لحاظ لوکیشنهایی که قنبری برای فیلمش انتخاب کرده بود تولید دشواری داشت. ترکیب بازیگران و نقشهایشان کمی کلیشهای به نظر میرسد ولی این امید وجود دارد که قنبری رویکردی متفاوت را پی گرفته باشد. 28 . زندگی خصوصی کارگردان: حسین فرحبخش ابراهیم کیانی مدیر نشریهای است که زمانی جور دیگری فکر میکرده و حالا متحول شده است . بین او و یک خبرنگار رابطهای عاطفی ایجاد میشود و این رابطه تا مرز فروپاشی خانوادهاش پیش میرود. «زندگی خصوصی» را از منظری میتوان یکی از فیلمهای مهم جشنواره امسال دانست. حسین فرحبخش از تهیهکنندگان باسابقه سینمای ایران در پی شکست پیدر پی تولیدات دفتر فیلمسازیاش که تقریبا همه آنها هم کمدی بودند، خودش دست به کار شده و فیلمی کاملا جدی ساخته است. زندگی خصوصی در سکوت خبری جلوی دوربین رفت و اطلاعات زیادی دربارهاش منتشر نشد. این فیلم پس از «عطش» دومین تجربه حسین فرحبخش در زمینه کارگردانی به شمار میآید. البته او را میتوان کارگردان اصلی تمام تولیدات دفتر پویا فیلم دانست. عطش از فیلمهایی که دیگران برای فرحبخش میساختند خوش ساختتر بود و باید دید زندگی خصوصی چه فیلمی از کار درآمده است. 29 . گیرنده کارگردان: مهرداد غفارزاده مردم شهر کوچکی در استان خراسان شمالی در پی سفر رئیس جمهور به منطقه، هزاران نامه نوشتند. حاجصمد راننده محلی مأمور میشودتا نامههای مردم را به مرکز استان حمل کند. حاج صمد در طی کردن این مسیر درگیر حوادث مختلفی میشود. مهمترین نکته کنجکاویبرانگیز اولین ساخته بلند سینمایی مهرداد غفارزاده بازی سعید راد در نقش حاجصمد است؛ نقشی که مایههای کمیک نیز دارد و این، حضور راکنجکاویبرانگیزتر میکند. «گیرنده» فیلمی جادهای و دشوار بوده و سازندهاش پس از سالها فعالیت در تلویزیون آن را جلوی دوربین برده است. 30 . سلام بر فرشتگان کارگردان: فرزاد اژدری فیلم درباره دختر بچهای به نام شادی است که برای زنده نگهداشتن مادربزرگ بیمار خود دست به کارهای عجیبی میزند. 31 . ضدگلوله کارگردان: مصطفی کیایی اواسط دهه60 و اوج دوران جنگ، مردی حدودا 50ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق درمییابد که توموری در سر دارد و تا 2ماه دیگر زنده نخواهد ماند. این ماجرا باعث میشود او تصمیم بگیرد به جبهه برود. خط داستانی «ضدگلوله» چیزی بین «لیلی با من است» و «اخراجیها»ست. البته کارگردان چنین چیزی را رد کرده و گفته فیلم مستقلی ساخته است. ضدگلوله که پیش از این «بزن بریم بهشت» نام داشت با بازی مهدی هاشمی در تداوم رویکرد یک سال اخیر سینما و تلویزیون ایران به دهه60، هم میخواهدخاطره آن دوران دشوار را بازسازی کند و هم نگاهی متفاوت به سینمای دفاع مقدس داشته باشد. 32 . شور شیرین کارگردان: جواد اردکانی سینمای دفاع مقدس ایران در سالهای اخیر به ندرت محصول چشمگیری ارائه کرده. البته حجم تولیدات بالا رفته ولی خروجیاش به ندرت اثری قابل قبول بوده است. با وجود حمایتهایی که مسئولان سینمایی از تولیدات دفاع مقدس میکنند، به خاطر بیرغبتی کارگردانان شاخص این سینما، عرصه برای سینماگرانی فراهم شده که خیلی در این حوزه مستعد نیستند.
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 90/11/17 توسط بهروزجلفایی
سیامین جشنواره فیلم فجر از 12تا22 بهمن برگزار میشود. مهمترین رخداد سینمایی کشور امسال پذیرای 32فیلم در بخش مسابقه سینمای ایران است تا شاخصترین بخش رقابتی این جشنواره شلوغتر از همه ادوار باشد. 1 . بیخداحافظی کارگردان: احمد امینی «بیخداحافظی» ابتدا قرار بود توسط کیومرث پوراحمد ساخته شود. با آمدن احمد امینی، فیلمنامهای که پیمان عباسی نوشته بود به کل کنار گذاشته شد و سعید شاهسواری با استفاده از خط داستانی فیلمنامه، متن کاملا متفاوتی نوشت. «بیخداحافظی» اولین تجربه سینمایی پس از انقلاب در ساخت درام زندگینامه درباره یک خواننده پاپ است. انتظاری که از امینی در بیخداحافظی میرود ساخته شدن یک فیلم حرفهای و خوشساخت است؛فیلمی که با توجه به محبوبیت رضا صادقی، از الان جزو امیدهای گیشه سال91 محسوب میشود. 2 . پله آخر کارگردان: علی مصفا علی مصفا پس از «سیمای زنی در دور دست» مدتی ترجیح داد به حرفه اصلیاش یعنی بازیگری بپردازد و در این میان ناکامی اولین ساخته بلند سینماییاش هم احتمالا در این تصمیم بیتأثیر نبود. پله آخرکه میگویند نسبت به سیمای زنی در دوردست چند گام به جلو برای سازندهاش محسوب میشود، بر اساس داستانی از جیمز جویس ساخته شده است. 3 . راه بهشت کارگردان: مهدی صباغزاده فیلمی درباره صدر اسلام از مهدی صباغزاده که به تهیهکنندگی شبکه جهانی سحر ساخته شده است. «راه بهشت» پس از «خاک و آتش» دومین تجربه صباغزاده در زمینه سینمای تاریخی نیز به شمار میآید. او در دهه60 جزو فیلمسازان مهم، پرکار و جریانساز سینمای ایران بود؛ چه زمانی که با «سناتور» گیشه سینماها را فتح کرد و چه در مقطعی که با «خانه خلوت» نشان داد کارگردان توانا و خوشفکری است. صباغزاده در سالهای اخیر از دوران اوجش فاصله گرفته و باید دید در فیلمی که ماجراهایش در زمان صدر اسلام میگذرد چه کرده است. 4 . محرمانه تهران کارگردان: مهدی فیوضی مهدی فیوضی به همراه احمد کاوری فیلم «نفوذی» را کارگردانی کرد که فیلم خوشساختی هم بود. «محرمانه تهران» اولین تجربه مستقل فیوضی است که درامی سیاسی نیز به شمار میآید و ظاهرا از تولیدات مورد علاقه مدیریت سینما نیز هست. پس از اینکه «خودزنی» ساخته احمد کاوری آن فیلمی که مدیرکل اداره نظارت و ارزشیابی انتظارش را داشت از کار درنیامد، گویا امیدها به «محرمانه تهران» بسته شده که فیلمبرداریاش تا همین چند روز پیش ادامه داشت. فیلمی که گفته میشود یک تریلر سیاسی خوشساخت از کار درآمده است. 5 . بوسیدن روی ماه کارگردان: همایون اسعدیان احترامسادات و فروغ خانم که در همسایگی هم زندگی میکنند، بیستسالی است که انتظار فرزندانشان را میکشند. تقریبا در همه مطالبی که این روزها درباره «بوسیدن روی ماه» نوشته شده به اینکه فیلم در تداوم تجربه موفق قبلی «طلاومس» ساخته شده تاکید صورت گرفته است. طلا و مس یک اتفاق مهم در کارنامه اسعدیان به شمار میآید. بهترین و خوشساختترین فیلم دینی سالهای اخیر سینمای ایران که کارگردانی درک شده و ظریفش چالشی دشوار برای اسعدیان بهشمار میرفت. بوسیدن روی ماه، هم مثل طلا و مس فضایی معنوی دارد و بازهم براساس طرحی از منوچهر محمدی ساخته شده که تهیه فیلم را نیز برعهده داشته است. البته اینبار فیلمنامه نیز توسط خود اسعدیان نوشته شده است. تمرکز فیلم روی زندگی یک زوج مسن است و این هم در سینمایی که معمولا کاراکترهای اصلیاش را از میان جوانها و نهایتا میانسالان انتخاب میکند، نکته جالب توجهی است. شیرین یزدانبخش بازیگری که در سالهای اخیر به سینمای ایران معرفی شده و شناخته شدهترین نقشش را میتوان بازی در نقش مادر سیمین در فیلم جدایی نادر از سیمین دانست، به یکی از کاراکترهای محوری فیلم جان بخشیده است. رابعه مدنی دیگر بازیگر اصلی فیلم هم مادر امیر شهاب رضویان کارگردان سینماست. بوسیدن روی ماه بیشتر اثری در حال و هوای معنوی به شمار میآید تا فیلمی به نشانههای دینی از جنس طلا و مس که با تمرکز به زندگی یک طلبه جوان ساخته شده بود. جز این اگر بخواهیم پیوندی میان این فیلم و کار قبلی اسعدیان جستوجو کنیم، احتمالا باید به ریتم آرام و موزون آن اشاره کنیم. ریتمی که حاصل تلاش کارگردان برای نزدیک شدن به درونیات آدمهاست. 6 - برف روی کاجها کارگردان: پیمان معادی نگرانی یک معلم پیانو درباره یکی از هنرجویانش، او را متوجه حقایق تکاندهندهای در زندگی خصوصیاش میکند. فیلمنامهنویس آثار دفتر حسین فرحبخش که با نگارش فیلمنامه «کما» نشان داد میتواند از چهرههای مؤثر سینمای تجاری باشد با بازی در فیلم «درباره الی» به مسیر علایق شخصیاش بازگشت و پس از آن حضور در «جدایی نادر از سیمین» جایگاهش را در بازیگری تثبیت کرد و گرچه در جشنواره فجر سیمرغ نگرفت ولی جوایز معتبرترین جشنوارههای بینالمللی را دریافت کرد. معادی در حالی «برف روی کاجها» را به عنوان اولین ساخته بلند سینماییاش کلید زد که پیش از آن فیلمنامههای دیگری را برای شروع کارگردانی آماده کرده بود. ازجمله یک فیلمنامه اکشن که درامی روانشناختی نیز محسوب میشد ولی شرایط برای تولیدش فراهم نشد تا معادی سراغ پروژهای جمع و جورتر و شخصیتر برود. برف روی کاجها یک ملودرام مدرن است که بحران را در طبقه متوسط به تصویر میکشد و ناگفته پیداست که احتمالا همه به دنبال رد پای اصغر فرهادی در فیلم هستند. هرچند فیلمنامه برف روی کاجها را خود معادی نوشته و فرهادی در آن هیچ نقشی نداشته اما موضوع فیلم نزدیک به حال و هوای آثاری چون چهارشنبهسوری است. مهناز افشار در تداوم حضورش در آثار متفاوت و پس از بازی موفقش در «سعادتآباد» در فیلم اول معادی ایفای نقش کرده. ویشکا آسایش هم که پس از «ورود آقایان ممنوع» تولدی دیگر را تجربه کرده یکی از نقشهای حساس فیلم را برعهده دارد. صابر ابر همبازی معادی در فیلم درباره الی دیگر بازیگر فیلم است و حسین پاکدل و حسن معجونی هم از چهرههای شاخص تئاتری هستند که در این تجربه مشارکت داشتهاند. بازی امیر پوریا سینمایی نویس نیز در نوع خود جالب توجه و کنجکاوی برانگیز است. 7. پذیرایی ساده کارگردان: مانی حقیقی زن و مردی ناشناس در منطقهای پرت و کوهستانی، میخواهند پول زیادی را که همراهشان است به مردم عادی بدهند. ملودرام شهری مدرن کنعان در نقطه مقابل آبادان و کارگران مشغول کارند قرار داشت، چه به لحاظ لحن و چه ساختار روایی. کنعان فروش قابل قبولی داشت و پس از آن حقیقی بیشتر به بازیگری پرداخت و البته فیلمنامههایی هم نوشت که هنوز ساخته نشدهاند. پس از 2بازی درخشان در فیلم ستایش شده فرهادی و کمدی موفق رامبد جوان، حقیقی ترجیح داد که نقش اصلی فیلم تازهاش را خودش بازی کند. نقش اول زن فیلم نیز به ترانه علیدوستی رسید که انتخاب بیتناسبش در کنعان چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفته بود. میان چند فیلم ایرانی که نماینده فستیوال برلین در سفر چند ماه پیشاش به تهران تماشایشان کرد، پذیرایی ساده بیش از بقیه گزینهها چشمگیر بود و در نهایت هم این فیلم برای حضور در این جشنواره معتبر انتخاب شد. پذیرایی ساده نه موضوع ملتهبی دارد و نه داستانی جنجالی را روایت میکند. به همین دلیل هم راحت پروانه نمایش گرفت و با خیال راحت میتواند برلین را مبدأ حضورهای جهانیاش قرار دهد. خود فیلم هم به روایت کسانی که موفق به تماشایش شدهاند، کیفیت قابل قبولی دارد. ظاهرا پختهتر از آبادان و گرمتر از کارگران مشغول کارشده که حقیقی با ساختش از سوی برخی به شکمسیری و بیدردی متهم شد. 8 . یک عاشقانه ساده کارگردان: سامان مقدم دو دوست با هم عهد و پیمانی دارند. وصلت گندم دختر امان با کرامت، پسر عمویش تقدیری نیست که گندم به آن تن بدهد. او عشق و سرنوشت خودش را میخواهد. 9 . یکی می خواد باهات حرف بزنه زنی پس از مرگ مغزی فرزندش برای اهدای اعضای بدن او نیازمند رضایت همسر سابقش است . 10 . یک روز دیگر کارگردان: حسن فتحی از یک صبح تا غروب در شهر پاریس پولی میان افرادی از ملیتهای مختلف دست به دست میشود و این ماجراهای گوناگونی را در پی دارد. 11 . من و زیبا کارگردان: فریدون حسنپور در یک شب سرد و بارانی قبل از آنکه موسی به خانه برسد، همسرش راحله بر اثر درد زایمان جان میسپارد. 12 . یک سطر واقعیت کارگردان: علی وزیریان روزنامه نگار جوانی میخواهد رازی را فاش کند اما خود درگیر ماجرایی میشود. 13 . پل چوبی کارگردان: مهدیکرمپور پلچوبی معبری بود بر خندق شمالی تهران؛ مابین پایتخت و ییلاق شمیران؛ محل اتصال تهران قدیم و جدید. اینجا و اکنون محله پلچوبی یادگار گذشته است؛ نامی به جا مانده در قلب شهر پرهیاهو؛ محل رخداد عاشقانهای آرام. این احتمالا مهم ترین پیشنهاد سینمای جریان اصلی در جشنواره امسال است که قرار است در آن حرفهایگری و رعایت قواعد بازی، در کنار و همپای مضامین دلخواه و مورد علاقه فیلمساز، اهمیت یافته باشد؛ پربازیگرترین فیلم جشنواره سیام که به صورت توامان هم هدیهتهرانی و بهرام رادان را دارد و هم مهنازافشار و مهران مدیری را! حالا خیلیها میخواهند پل چوبی را ببینند تا پی ببرند چه رمز و رازی پای این همه ستاره محبوب را به این فیلم باز کرده است. رئیس اسبق شورای صنفی نمایش و کارگردان فیلمهای «جایی دیگر»، «چه کسی امیر را کشت؟» و اپیزود «تهران: سیم آخر» از فیلم «طهران، تهران» در همان اولین ساختهاش نشان داد آنقدر جاهطلب هست که ابایی از ترکیب فیلم زنده با انیمیشن نداشته باشد. در دومین فیلمش هم انبوهی از بازیگران محبوب را گردهم آورد تا داستانی را به شیوهای کاملا غیرمتعارف روایت کند. تجربه سوم درواقع فیلمی میانمدت بود که در آن حرفها و دغدغههای فیلمساز بیشتر از قصهگویی مورد توجه قرار گرفته بود. یک واکنش سریع و تند اجتماعی که بهلحاظ لحن و حالوهوا درست در نقطه مقابل اپیزود مهرجویی قرارداشت. 14 . گشت ارشاد 3 جوان جنوبشهری برای بهدست آوردن پول دست به کار خطرناکی میزنند. گشت ارشاد ترکیب بازیگران جالبتوجهی دارد. حمید فرخنژاد در نقش اصلی، احتمالا بخشی از بار طنز فیلم را نیز برعهده دارد. بازی پولاد کیمیایی هم که در سالهای اخیر ستاره فیلمهای پدرش بوده، در نوع خود جالبتوجه است و یکی از نقشهای اصلی هم به ساعد سهیلی، فرزند کارگردان رسیده است. نیوشا ضیغمی و سحر قریشی هم بازیگران زن فیلم هستند که به نظر میرسد فضایی بیشتر مردانه دارد و جمشید هاشمپور هم به عنوان پایثابت چند فیلم آخر سهیلی، اینجا نقشی کوتاه اما مهم را ایفا کرده است. پیشبینی اینکه گشت ارشاد چه فیلمی از کار درآمده، بسیار دشوار است و این دشواری بیشتر از فراز و نشیبهای عجیب کارنامه سهیلی ناشی میشود؛ فیلمسازی که از سویی تواناییهای قابل توجهی در کارگردانی دارد و از سوی دیگر نمیتوان اغتشاش حاکم بر برخی از فیلمها و رویکرد غافلگیرکنندهاش به کمدیهای سخیف را نادیده گرفت. باید دید او چگونه به سیم آخر زدن 3جوان جنوب شهری را به تصویر کشیده و چه تصویری از اجتماع و آدمهایش ارائه داده است. 15 . تلفن همراه رئیس جمهور کارگردان: علیعطشانی پیرمردی باربر قصد خرید سیمکارت و تلفنهمراه دارد که در معاملهای تلفن همراه ئیسجمهور را به دست میآورد. فیلمنامه جابر قاسمعلی چندباری دست به دست گشت و حتی در مقطعی صحبت از این بود که کمالتبریزی آن را بسازد که ظاهرا مخالفتهایی که با این امر صورت گرفت در نهایت منجر به این شد که علی عطشانی آن را جلوی دوربین ببرد. فیلم تازه عطشانی با حضور عواملی باتجربه و شاخص در پشت و جلوی دوربین ساخته شده است. حضور علیرضا زریندست به عنوان مدیر فیلمبرداری احتمالا قرار بوده خیال محسن علیاکبری تهیهکننده فیلم را از خوشساختی تلفن همراه... راحت کند. مهدی هاشمی، اکبر عبدی، نیکی کریمی و آتیلا پسیانی هم بازیگرانی هستند که خوب میتوانند با حضورشان به فیلم یاری برسانند. داستان طنزآمیز فیلم و حضور بازیگران شناخته شده، موفقیت آن را برای گیشه تقویت میکند ولی برای توفیق در جشنواره باید چشم انتظار ماند و به تماشای تلفن همراه رئیس جمهور نشست. اینکه فیلم چنانکه از نامش برمیآید و در فیلمنامهای که قرار بود تبریزی آن را بسازد، یک کمدی سیاسی است یا در بازنویسی و پروسه تغییر کارگردان، ماجراها شکل دیگری به خود گرفته، باتوجه به اینکه اطلاعات زیادی از داستان فیلم به بیرون درز نکرده، چندان قابل پیشبینی نیست. 16 . آمین خواهیم گفت کارگردان: سامان سالور سامان سالور از نسل تازه سینمای ایران است. کارگردانی که با ساخت فیلمهایی مثل «ترانه تنهایی تهران» و «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» بهنظر میرسید به موفقیت در جشنوارههای خارجی میاندیشد، ناگهان با ساخت فیلم سینمایی «سیزده 59» رویکرد تازهای را در سینما نشان داد. حالا بهنظر میرسد «آمین خواهیم گفت» ترکیب تجربههای پیشین برای این کارگردان جوان است. 17 . بیداری کارگردان: فرزاد موتمن «بیداری» از معدود فیلمهایی است که چند سال پیش تولید شده و مراحل فنی آن تا جشنواره سیام طول کشیده است. فرزاد موتمن که در سالهای اخیر و پس از «شبهای روشن» مسیری پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته، در بیداری به سراغ قصه جستوجوی یک مادر رفته که به اندازه کافی بار احساسی دارد، اما مهم این است که موتمن چگونه این قصه پرسوز و گداز را با ماجرای انقلاب پیوند زده است. نوشته شده در تاریخ دوشنبه 90/11/17 توسط بهروزجلفایی
هنرمندی به نام جانت اچلمان با جدی گرفتن تخیلش این آثار را خلق کرده است. این هنرمند با استفاده از تور و رنگ، طراحی های بسیار زیبایی را برای مکان های مختلف خلق کرده که در شب با تابش نور زیبابی های آن دو چندان می شود. ------------------------------------------------------------------ بلند ترین تاب جهان در اندونزی به ارتفاع 120 مترنوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
تا سال 1970 عمار بهاراتی یک مرد عادی بود که زندگی معمولی با یک همسر و سه فرزند داشت تا اینکه یک روز صبح که از خواب بیدار شد تصمیم به ترک همه چیز گرفت و زندگی اش را وقف خدمت به “شیوا” خدای هندوها کرد! اما پس از سه سال فهمید هنوز هم وابستگی هایی به زندگی و لذت های آن دارد وی برای رهاسازی خویش بازوی دست خود را بالا نگه داشت و همچنان پس از 38 سال بازوی خود را همچنان بالا نگه داشته است و حتی اگر خودش هم بخواهد نمی تواند دستش را پایین بیاورد و یا حتی استفاده ای از دستش بکند.
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
A special PIG ?????? خوک دو پا که اکنون در چین بسیار معروف شده است
این خوک 10 ماهه که از ابتدا فقط با دو پای جلو به دنیا آمده است ، توانسته با همین دو پا به زندگی خود ادامه داده و با همان دو پا راه برود، او یکی از 9 توله خوکی است که ماه ژوئن به دنیا آمده است.
صاحب خوک گفت از آن زمان به بعد بازدید کننده های زیادی هر روز به مزرعه او سر می زنند تا خوک دو پا را ببینند، حتی یک سیرک به او پیشنهاد قیمت بالایی برای خرید خوک داده است، ولی او قصد فروشش را ندارد.
او به ما ثابت کرد با هر شرایطی باید به زندگی ادامه داد ، شرایط سخت چه بسا افراد را به موفقیت بیشتری می رساند نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
آیا میدانید دختران مسلمان ترک که با ممنوعیت حجاب در برخی مراکز آموزشی و عمومی مواجه هستند، با گذاشتن کلاه گیس روی روسری به جنگ ممنوعیت حجاب رفته اند، عکسهای زیر از نشریه "حریت" ترکیه این ترفند دختران مسلمان را نشان می دهد. نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
تا به امروز شیری با این جثه را تنها در حیات وحش آفریقا، در باغ وحش یا دست کم در برخی سیرک ها یا بعضا فیلم های سینمایی دیده اید ولی باور نکردنیست که اینبار از این حیوان قدرتمند بعنوان یک حیوان خانگی یاد شود.
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 90/11/16 توسط بهروزجلفایی
|
|
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک |