18 . پرواز بادبادکها
کارگردان: علی قویتن
بازیگران: روناک پوریادگار، علی قویتن.
علی قوی تن همیشه تعلق خاطرش را به ساخت فیلمهایی درباره کودکان نشان داده است. «پرواز بادبادکها» که در دل طبیعت و بدون بازیگر حرفهای ساخته شده، نمایش تلاش یک معلم در محیطی تازه است. «پرواز...» از آن دسته فیلمهایی است که شاید تنها در جشنواره روی پرده بروند و راهی به اکران نداشته باشند، پس تماشایش در جشنواره فیلم فجر تجربهای جذاب است.
معلمی با موتور سیکلت عازم روستایی میشود تا جایگزین معلمی دیگر شود. رابطه او با دانشآموزان آغاز تحولی در زندگی این معلم است.
19 . چک
کارگردان: کاظم راستگفتار
بازیگران: فرهاد آئیش، همایون ارشادی، نفیسه روشن، مریم سعادت.
کاظم راست گفتار نامی آشنا در سینمای تجاری است؛ فیلمسازی که بیشتر فیلمهایش در شرایط مختلف سینمای ایران فروش خوبی داشته و او به همین دلیل نامی مطمئن برای تهیهکنندگان سینماست. «چک» فیلم تازه راستگفتار اقتباسی از فیلم جمعه کامران قدکچیان است. گویا راستگفتار به روایت داستانهایی علاقهمند شده که وجه اجتماعی دارند. باید دید کارگردان کمدیهای پرفروش پس از فیلم بحثانگیز «زنان ونوسی، مردان مریخی» میتواند با یک درام اجتماعی تغییر جایگاه فیلمسازی بدهد؟ چند آدم نامتجانس و متفاوت از هر نظر بهدلیل در اختیار داشتن یک چک مجبور به همزیستی مسالمتآمیز میشوند.
20 . خرس
کارگردان: خسرو معصومی
بازیگران: پرویز پرستویی، فرهاد اصلانی، مریلا زارعی، علی اوسیوند.
«خرس» تجربه تازه خسرو معصومی ترکیبی از مولفههای آشنای سینمایی این کارگردان است به اضافه یک درام انسانی درباره قهرمانی که پس از سالها اسارت به خانه بازگشته است. پرویز پرستویی که روزگاری ستاره فیلمهای دفاع مقدس بود یکی دو سال است که دوباره به این حوزه برگشته. دیدن دوباره او در قالب قهرمان سینمای دفاع مقدس دوست داشتنی است.
بازگشت مردی پس از سالها اسارت او را متوجه واقعیتهای تازهای میکند؛ همسر سابقش در غیبت او صاحب خانوادهای شده و شوهر او حضور این فرد تازه را برنمیتابد.
21 . ملکه
کارگردان: محمدعلی باشهآهنگر
بازیگران: ابراهیم برزیده، مجتبی اسودیان، حسین باشهآهنگر، مالک سراج، میلاد کیمرام، هومن برقنورد، مهدی سلطانی، حمید آذرنگ،همایون ارشادی.
فیلم تازه محمدعلی باشهآهنگر مانند اغلب ساختههای او فیلمی است درباره جنگ و آدم هایش. در روزگاری که سینماگران شاخص سینمای دفاع مقدس حضوری کمرنگ در این عرصه دارند باشهآهنگر یکی از امیدهای سینمای دفاع مقدس است. ترکیب بازیگران و تصاویر فیلم نشان میدهد« ملکه» یکی از فیلمهای متفاوت جشنواره امسال است؛ فیلمی که مانند دیگر ساختههای این کارگردان بخشی از حقایق دفاع مقدس را روایت میکند. فیلمبرداری بخش قابل توجهی از این فیلم در آبادان انجام شده و تولیدی عظیم و دشوار داشته است. باید دید حاصل این تلاش حرفهای کارگردان کم حاشیه سینمای ایران چه میشود.
جوانی در منطقه نظامی برای اثبات تواناییاش به اطرافیان وارد برج دید بانی شده و در آنجا با حقایقی تازه روبهرو میشود.
22 . روزهای زندگی
کارگردان: پرویز شیخ طادی
بازیگران: حمید فرخ نژاد، هنگامه قاضیانی، آرینه سوکیاسیانس، کریم اکبری مبارکه، کورش سلیمانی.
پرویز شیخ طادی طراح صحنه سابق سینمای ایران، چند سال است که به جرگه فیلمسازان پیوسته. «روزهای زندگی» که تولیدی طولانی و پرحاشیه داشت درباره چند پزشک است که در شرایط جنگی محاصره میشوند. شیخ طادی که پیشتر در فیلم سینمایی «دفتری از آسمان» به نوعی به شخصیتهای دفاع مقدس ادای دین کرده بود در فیلم تازهاش باز هم سراغ قهرمانهای جنگ رفته است.
در روزهای پس از اعلام آتش بس پزشکی در کنار همسرش در یک بیمارستان صحرایی پذیرای مجروحان است اما مدتی بعد میفهمد که در محاصره نیروهای دشمن هستند.
23 . نارنجی پوش
سرخوشی و سبکبالی
کارگردان: داریوش مهرجویی
بازیگران: حامد بهداد، لیلا حاتمی، طناز طباطبایی، فردوس کاویانی، همایون ارشادی، اردشیر رستمی، امیدروحانی، کامشاد کوشان، علی عابدینی، کیانوش گرامی، سیمون سیمونیان، میترا حجار.
حامد آبان که عکاس حرفهای نشریات است با خواندن کتابی، چنان تحت تاثیر پالایش محیطزیست قرار میگیرد که با لباس نارنجی مخصوص رفتگران به شهرداری میرود تا استخدام شود و به عنوان «نارنجیپوش لیسانسه» به شهرت میرسد، اما اعتبار و محبوبیت حامد آبان زندگی خصوصیاش را دچار مشکلاتی میکند.
داریوش مهرجویی این سالها را چگونه باید تحلیل کرد؟ این سوالی است که علاقهمندان سینمای مهرجویی در یک دهه اخیر با آن مواجه شدهاند. پرداخت پالوده و ساختار سینمایی محکم و کمالیافته فیلمهای مهرجویی به عنوان بهترین کارگردان سینمای ایران در حد فاصل سالهای65 تا76، به تدریج جای خود را به نگاهی سرخوشانه داد که در آن حسی از صمیمیت بیشتر از دغدغههای فرمال برای استاد اهمیت یافت. این نگاه در سینمای مهرجویی با «مهمان مامان» آغاز شد و البته فضای سرخوشانهاش با استقبال مواجه شد. حتی در فیلم تلخ «سنتوری» هم باز میشد نوعی از رهاشدگی با پرداختی غریزی را مشاهده کرد. انگار مهرجویی
پس از سالها فیلمسازی به این نقطه رسیده بود که گرما و حس و حال حاکم بر صحنه بیشتر از توجه به جزئیات (که روزگاری بیشتر و بهتر از هر فیلمساز دیگری به آن میپرداخت) اهمیت دارد. تلخی سنتوری با حاشیههایی که برایش پیش آمد مضاعف شد و پس از آن در 2فیلم بعدی مهرجویی تلخی تراژیک جایش را به سرخوشی و سبکبالی داد.
اپیزود«تهران: روزهای آشنایی» مهرجویی حتی میدان همیشه شلوغ آزادی را هم منطبق با قصه پریانی که تعریف میکرد، شیک و دلپذیر نشان داد. فاصله طبقاتی هر دم فزاینده و تنشهای اجتماعی را نادیده گرفت تا پولدارهای مهربان دست طبقه فرودست را بگیرند؛ سرخوشیای که با به تصویر کشیدن آرمانشهری همراه بود که شاید با شتاب زندگی در یک پایتخت همخوانی ندارد و البته از سوی دیگر روحیات تازه مهرجویی را به نمایش میگذاشت. در «آسمان محبوب» هم این روحیه اینبار برای روایت داستانی با بار فانتزی و در دلروستا به کار گرفته شد؛ فیلمی که سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیات داوران بیستونهمین جشنواره فیلم فجر را گرفت اما کمتر منتقدی دوستش داشت.
قصه عجیب نارنجیپوش هم میگوید که مهرجویی همچنان سرخوش از کشف و شهودهای تازهاش است. اینکه یک عکاس تصمیم میگیرد به لباس رفتگران شهرداری دربیاید و این اتفاق تاثیرات شگرفی بر زندگی خود و نزدیکانش میگذارد و این نقل قول از مهرجویی تا حدودی میتواند نشان دهد که خالق «دایره مینا» و «هامون» این روزها به چه میاندیشد و چگونه فیلم میسازد؛«برای نارنجیپوش هیچ صدایی زیباتر از برخورد جارو روی زمین نیست. یک حرکت آهنگین که نه تنها زمین را از غبار و آشغال میروبد که ذهن و روان خسته و پریشان او را نیز پالایش میدهد. او در دل نیمهشب، تنها و خستگیناپذیر و به نوعی با جارویش زمزمه میکند و گویی صدایش در شهر میپیچد که سمنبویان غبار غم چو بنشینند بنشانند/ پریرویان قرار از دل چو بستیزند بستانند».
نارنجی پوش یکی از پربازیگرترین فیلمهای جشنواره امسال است. حامد بهداد پس از همکاری موفقش با مسعودکیمیایی که سال گذشته سیمرغ بلورین را هم سرانجام برایش به ارمغان آورد، اینبار در فیلمی از مهرجویی ظاهر شده؛ آن هم در نقش اصلی برای او که این سالها با نقشهای مکمل پلههای صعودی را پیموده است. لیلا حاتمی هم پس از «لیلا»، «میکس» و «آسمان محبوب» چهارمین همکاریاش با مهرجویی را تجربه کرده است.
طناز طباطبایی نقش دختر خبرنگاری را بازی میکند که در به شهرت رساندن حامد آبان(بهداد) تاثیر بسزایی دارد و امید روحانی، همایون ارشادی و فردوس کاویانی از دیگر بازیگران نارنجیپوش هستند که پیش از این هم در آثار مهرجویی ایفای نقش کرده بودند. بازی اردشیر رستمی بازیگر سریال «شهریار» در نقش خاص و میترا حجار هم در نوع خود جالب توجه است. نارنجیپوش یکی از مهمترین فیلمهای جشنواره امسال است که توسط شاخصترین کارگردان حاضر در این رخداد سینمایی ساخته شده است؛ تنها نماینده نسل اول فیلمسازان ایرانی و از پیشقراولان موج نوی سینمای ایران در اواخر دهه40 و اوایل دهه50 . هوش بالای مهرجویی و قدرت انطباق فوقالعادهاش با شرایط جدید را هم نباید فراموش کرد. حتی اگر فیلم قبلیاش ناامیدکننده بوده باشد، آنقدر فیلم درخشان در کارنامهاش دارد که نمیتوان کنجکاو تماشای نارنجیپوش نبود.
24 . بیخود و بیجهت
هرچه سادهتر دلپذیرتر
کارگردان: عبدالرضا کاهانی
بازیگران: رضاعطاران، پانتهآبهرام، نگار جواهریان و احمد مهرانفر.
خلاصه داستان: محسن، مژگان، الهه و فرهاد:«چکار کنم این همه اثاثیهرو؟!»
بعد از تجربه بلندپروازانه- خامدستانه «آدم» و محافظهکاری «بیست» و البته فیلم جسورانه «آنجا» که هرگز اکران نشد، عبدالرضا کاهانی راه خود را در «هیچ» پیدا کرد؛ پدیده جشنواره بیستوهشتم که تنها یک نمایش برای منتقد ان داشت و با همین تکنمایش آنقدر واکنش مثبت دریافت کرد که اکران عمومی شود. جنس تازه و متفاوت کاهانی از واقعگرایی اجتماعی در هیچ، در کنار تواناییهایش در پرداخت شخصیتها و گزندگی و تلخی قصه به همراه طنزی که در واقع نوعی کمدی موقعیت بود، بههمراه اجرای متفاوت فیلم، هیچ را به اثری قابل قبول و کاهانی را به استعدادی غیرقابلانکار تبدیل کرد؛ هرچند در همان زمان هم بودند کسانی که چرکی و تیرگی فیلم را نپسندیدند ولی موافقان فیلم، بیشتر از مخالفانش بودند. «اسب حیوان نجیبی است» در تداوم تجربه هیچ و با اتخاذ لحنی دشوارتر ساخته شد؛ اولین فیلم پرفروش کاهانی که با اکران در فصل و سرگروه سینمایی مناسب خوب فروخت؛ یک کمدی اجتماعی که با وجود پیچیدگی لحن، با پرداخت پخته فیلمساز به اثری روان تبدیل شده است. قدری بیپروایی هم به تناسب داستان به فیلم افزوده شده که درباره این مسئله و شوخیهای زیادی راحت و «رو»ی فیلم زیاد نمیشود صحبت کرد.
بعد از اسب... کاهانی چند فیلمنامه را بهتنهایی یا با همکاری دیگران نوشت که یکی پس از دیگری رد شدند تا اینکه نوبت به «بیخود و بیجهت» رسید. پروانه ساخت با شرط و شروطی صادر شد و فیلم در پاییز جلوی دوربین رفت. تمام بازیگران اصلی فیلم در آثار قبلی او نیز بازی کردهاند. رضا عطاران بازیگر اصلی اسب حیوان نجیبی است و نگار جواهریان، پانتهآبهرام و احمد مهرانفر، همه در هیچ جلوی دوربین کاهانی رفته بودند. کاهانی خودش بیخود و بیجهت را در تداوم و تکمیلکننده 2تجربه قبلیاش خوانده با این تفاوت که این فیلم از التهاب هیچ و اسب... فاصله دارد و زبان سادهتری نیز برای آن انتخاب شده است. نکته جالب توجه بیخود و بیجهت، گذشتن زمان داستان در زمان واقعی است. وقایع فیلم در 80دقیقه اتفاق میافتد که درست به اندازه زمان واقعی بیخود و بیجهت است.
25 . در انتظار معجزه
قطار زندگی
کارگردان: رسول صدرعاملی
بازیگران: حمید فرخنژاد، پریوش نظریه، مهتاب گیتیفروز، بیتا فرهی.
زن و شوهری درگیرودار اختلافات فراوان، در طلب شفای فرزندشان عازم مشهد میشوند و در میانهراه خبر ناگواری به آنها میرسد. سومین قسمت از تریلوژی صدرعاملی درباره زیارت که فیلمبرداری نشدن یکی از سکانسهایش اکران آن را سالها به تعویق انداخت؛ آن قدر که «در انتظار معجزه» بعد از اکران عمومی «زندگی با چشمان بسته» تازه قرار است در جشنواره به نمایش درآید. فیلم قبلی صدرعاملی بیشتر با نقدهای منفی مواجه شد تا مثبت. این بار، گویا خبری از آشفتگی فیلمنامه نیست و فیلمنامه هم بر اساس طرحی از اصغر فرهادی ساخته شده است.بیشتر اتفاقهای فیلم در داخل قطار میگذرد و وحدت مکان در 70درصد وقایع فیلم، شاید بتواند به انسجامی ختم شود که زندگی با چشمان بسته فاقد آن بود. صدرعاملی از معدود سینماگران حاضر در جشنواره است که ورودش به سینما در دهه60 اتفاق افتاد و از میان این چهرهها او از معدود کارگردانهایی است که همچنان روی بورس مانده است. از این نظر میتوان او را با برخی از هم نسلانش مانند مهدی صباغزاده، محمدعلی سجادی و حتی خسرو معصومی مقایسه و مشاهده کرد که او حتی در تلهفیلمی چون «شب» موفق شده تا حدی به اهدافش نزدیک شود. صدرعاملی 4سال پیش «شب» را در جشنواره داشت و 2سال پیش هم با «شب و قسم به دلتنگی» به جشنواره آمد. مضامین اخلاقی حاکم بر سهگانه صدرعاملی قدری دست و پایش را بسته و آیا این تریلوژی سرنوشتی نزدیک به اسلافش مییابد؟ صدرعاملی هنوز هم جایگاه خود را به عنوان کارگردانی شاخص حفظ کرده و فراز و نشیبهای کارنامهاش نیز تا حد زیادی طبیعی است. رسیدن به نقطه اوجی چون «ترانه» میتواند جایگاه صدرعاملی را ارتقا بخشد؛ اتفاقی که امیدواریم در فیلم «در انتظار معجزه» رخ بدهد.
صدرعاملی از آن دست کارگردانانی است که امیدواری به خوب شدن فیلمشان، خیلی ربطی به معجزه ندارد.تعداد کم پرسوناژها و گذشتن بخش عمدهای از فیلم در فضایی بسته، شاید شائبه تلویزیونی بودن آن را مطرح کند ولی از سوی دیگر این مسئله میتواند به وحدت ارگانیک عناصر اثر منجر شود. بازی حمید فرخنژاد و پریوش نظریه در نقش زوجی که با یکدیگر دچار اختلاف شدهاند، احتمالا جذابترین نکته فیلم است.
26 . خوابم میآد
کارگردان: رضاعطاران
بازیگران:رضاعطاران، اکبرعبدی، مریلازارعی، ویشکا آسایش، ناصرگیتیجاه، سروش صحت.
رضا، معلمی ساده و درستکار است که اعتماد به نفس ارتباط با زنان را ندارد. او با دختری پاستیل فروش آشنا میشود. دختر برای پیوند کلیه خواهرش با مشکل روبهروست و رضا را ترغیب به کارهایی میکند که باب میلش نیست. رضاعطاران با سریالهایش نشان داده که علاوه بر بازیگری، روی صندلی کارگردانی هم صاحب سلیقه و سبک است. در واقع کنار مهران مدیری، عطاران را باید مهمترین چهره طنز سینما و تلویزیون در یک دهه اخیر بدانیم. با این پیشینه او اولین فیلم بلند سینماییاش را کارگردانی کرده و شواهد نشان از آن دارد که عطاران اثری ساخته که ربطی به کمدیهای سخیف این سالها ندارد. قریحه درخشان طنز فیلمساز و ایدههای داستانی تازه و ترکیب جالب توجه بازیگران، فیلم را به یکی از آثار مهم جشنواره امسال تبدیل کرده است. تماشای اکبرعبدی در نقش مادر رضاعطاران فقط یکی از این غافلگیریهاست و کارنامه کارگردان«خوابم میآد» میگوید باید منتظر اتفاقهای دیگری نیز بود.
27 . روییدن در باد
کارگردان: رهبر قنبری
بازیگران: گوهر خیراندیش، امیدزندگانی، حسین عابدینی، ذبیحالله افشار.
نوجوان بااستعداد ایلیاتی باید به پدرش که توان مالی برای استخدام چوپان ندارد کمک کند و این موضوع ادامه تحصیلش را به مخاطره میاندازد. «روییدن درباد» یکی ازفیلمهای حاضر در بخش مسابقه جشنواره امسال است که فضایی نزدیک به آنچه سینمای جشنوارهای خوانده میشود، دارد. رهبر قنبری فیلمسازی بیحاشیه و بیادعاست که به آرامی کار خودش را میکند و چند سال قبل فیلم خوب «او» را کارگردانی کرد که با وجود ارزشهایش مهجور ماند. روییدن در باد به لحاظ لوکیشنهایی که قنبری برای فیلمش انتخاب کرده بود تولید دشواری داشت. ترکیب بازیگران و نقشهایشان کمی کلیشهای به نظر میرسد ولی این امید وجود دارد که قنبری رویکردی متفاوت را پی گرفته باشد.
28 . زندگی خصوصی
کارگردان: حسین فرحبخش
بازیگران: فرهاد اصلانی، هانیه توسلی، لعیا زنگنه، سعید نیکپور، آتیلا پسیانی، امیرآقایی.
ابراهیم کیانی مدیر نشریهای است که زمانی جور دیگری فکر میکرده و حالا متحول شده است . بین او و یک خبرنگار رابطهای عاطفی ایجاد میشود و این رابطه تا مرز فروپاشی خانوادهاش پیش میرود. «زندگی خصوصی» را از منظری میتوان یکی از فیلمهای مهم جشنواره امسال دانست. حسین فرحبخش از تهیهکنندگان باسابقه سینمای ایران در پی شکست پیدر پی تولیدات دفتر فیلمسازیاش که تقریبا همه آنها هم کمدی بودند، خودش دست به کار شده و فیلمی کاملا جدی ساخته است. زندگی خصوصی در سکوت خبری جلوی دوربین رفت و اطلاعات زیادی دربارهاش منتشر نشد. این فیلم پس از «عطش» دومین تجربه حسین فرحبخش در زمینه کارگردانی به شمار میآید. البته او را میتوان کارگردان اصلی تمام تولیدات دفتر پویا فیلم دانست. عطش از فیلمهایی که دیگران برای فرحبخش میساختند خوش ساختتر بود و باید دید زندگی خصوصی چه فیلمی از کار درآمده است.
29 . گیرنده
کارگردان: مهرداد غفارزاده
بازیگران: سعید راد، محمدرضا شریفینیا، پردیس افکاری، نیما شاهرخشاهی، سیامک اطلسی، افسانه ناصری، باقر صحرارودی، چکامه چمنماه و میرطاهر مظلومی.
مردم شهر کوچکی در استان خراسان شمالی در پی سفر رئیس جمهور به منطقه، هزاران نامه نوشتند. حاجصمد راننده محلی مأمور میشودتا نامههای مردم را به مرکز استان حمل کند. حاج صمد در طی کردن این مسیر درگیر حوادث مختلفی میشود. مهمترین نکته کنجکاویبرانگیز اولین ساخته بلند سینمایی مهرداد غفارزاده بازی سعید راد در نقش حاجصمد است؛ نقشی که مایههای کمیک نیز دارد و این، حضور راکنجکاویبرانگیزتر میکند. «گیرنده» فیلمی جادهای و دشوار بوده و سازندهاش پس از سالها فعالیت در تلویزیون آن را جلوی دوربین برده است.
30 . سلام بر فرشتگان
کارگردان: فرزاد اژدری
بازیگران: علیرضا خمسه، شمسی فضل اللهی، ماهچهره خلیلی، اصغر نقی زاده، مریم توکلی، فرزین اژدری.
فیلم درباره دختر بچهای به نام شادی است که برای زنده نگهداشتن مادربزرگ بیمار خود دست به کارهای عجیبی میزند.
«سلام بر فرشتگان» از معدود فیلمهای جشنواره امسال است که برای مخاطب کودک و نوجوان ساخته شده. ستاره فیلم علیرضا خمسه است که پس از سالها به سراغ سینمای کودک آمده است. فیلم در جشنواره کودک هم روی پرده رفته و واکنشها به آن مثبت بوده است. «سلام بر فرشتگان»جوایز اصلی جشنواره اصفهان را از آن خود کرد. باید دید در جشنوارهای که معمولا کمتر فیلم مخاطب کودک و نوجوان جدی گرفته میشود، «سلام بر فرشتگان» چه فرجامی پیدا میکند.
31 . ضدگلوله
کارگردان: مصطفی کیایی
بازیگران: مهدی هاشمی، مسعود کرامتی، ژاله صامتی، سعید آقاخانی، مهدی فقیه.
اواسط دهه60 و اوج دوران جنگ، مردی حدودا 50ساله در تهران مشغول قاچاق نوارهای ویدئویی است. او در اثر یک اتفاق درمییابد که توموری در سر دارد و تا 2ماه دیگر زنده نخواهد ماند. این ماجرا باعث میشود او تصمیم بگیرد به جبهه برود. خط داستانی «ضدگلوله» چیزی بین «لیلی با من است» و «اخراجیها»ست. البته کارگردان چنین چیزی را رد کرده و گفته فیلم مستقلی ساخته است.
ضدگلوله که پیش از این «بزن بریم بهشت» نام داشت با بازی مهدی هاشمی در تداوم رویکرد یک سال اخیر سینما و تلویزیون ایران به دهه60، هم میخواهدخاطره آن دوران دشوار را بازسازی کند و هم نگاهی متفاوت به سینمای دفاع مقدس داشته باشد.
32 . شور شیرین
کارگردان: جواد اردکانی
بازیگران: رضا رویگری، ماه چهره خلیلی، شبنم قلیخانی، حمید عمارلو.
درباره بخشی از زندگی و دوران مبارزه شهید کاوه در مناطق غربی ایران.
سینمای دفاع مقدس ایران در سالهای اخیر به ندرت محصول چشمگیری ارائه کرده. البته حجم تولیدات بالا رفته ولی خروجیاش به ندرت اثری قابل قبول بوده است. با وجود حمایتهایی که مسئولان سینمایی از تولیدات دفاع مقدس میکنند، به خاطر بیرغبتی کارگردانان شاخص این سینما، عرصه برای سینماگرانی فراهم شده که خیلی در این حوزه مستعد نیستند.
با این همه «شور شیرین» مضمون بسیار ارزشمندی دارد و براساس زندگی شهید کاوه از سرداران دفاع مقدس ساخته شده است. این مضمون ارزشمند اگر با ساختار قابل قبولی نیز همراه شده باشد، شاید بشود به آتیه سینمای دفاع مقدس امید بیشتری داشت.