سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایده های نوین
 

بازدید امروز: 53
بازدید دیروز: 234
کل بازدیدها: 750079

لپ تاپم رو بردم نمایندگیش، می گم ضربه خورده کار نمیکنه، یارو میگه ضربه فیزیکی؟!! پـَـــ نــه پـَـــ ، یکم بی محلی کردم، ضربه روحـــی خورده


سر صبح جمعه از سروصدای زیاد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه میبینم بابام هی داره دره یخچالو باز میکنه باز میبنده ،بهش میگم چی شده سر صبح خراب شده ؟
گفت : پــ نه پــ دارم میبندم باز میکنم بلکه رفرش بشه یه چیزی پیدا کنیم بخوریم


نشستیم همه داریم فیلم می بینیم، به رفیقم میگم یکم تلویزیونو بچرخون ؛
میگه سمت شما؟
پــــَ نــــَ پـــــَ بچرخون سمت قبله، باشد که مقبول درگاه احدیت قرار بگیره…


دارم چایی میخورم داغ بود سوختم. بابام می پرسه سوختی؟ میگم پ نه پ رفتم مرحله بعد


سر جلسه امتحان میگم استاد چقدر وقت داریم؟ میگه تا آخر امتحان؟ پَـــ نَه پـَـــ تا ظهور امام زمان


به همکارم میگم همین الان یه فیلم باحال دانلود کردم، میگه از تو اینترنت؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ از تو کانال کولر، اتفاقاً پهنای باندشم زیاده، قطعی هم نداره


مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل یکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در اومده، تازه میپرسن دردت اومد؟ پ نــه پ از اینکه میبینم رابطه شما دوتا انقدر خوبه و با هم همکاری میکنید، دارم اشک شوق میریزم


رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه، میپرسه یعنی درستش کنم؟ پــــــ نه پـــــــــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد بره سر کار


تو فرودگاه دارم با رفیقم حرف میزنم یارو داره رد میشه میپرسه: شما ایرانی هستین؟
میگم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چینی هستیم فقط روی ما فارسی ساز نصب کردن


دارم میرم تو دانشگاه یارو دم در جلومو گرفته میگه آقا شما دانشجوی همین دانشگاهید؟ میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دانشجوی دانشگاه آکسفوردم، درس تفسیر قرآن رو اینجا واحد میهمان گرفتم


رفتم دکتر از منشیه میپرسم دکتر هست؟ میگه بله میخوایید برید پیششون؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم ببینم اگه این وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزیشون رو سرمشق زندگیم

قرار بدم و برم



نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 90/8/25 توسط بهروزجلفایی
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک
  • خرید اینترنتی | ماه موزیک