سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ایده های نوین
 

بازدید امروز: 2
بازدید دیروز: 68
کل بازدیدها: 741940

سفره هفت سین نوروز، ریشه ایرانی ندارد

استادیار دانشگاه فردوسی مطرح کرد:

سفره هفت سین نوروز، ریشه ایرانی ندارد

اندیشه  - استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی معتقد است: مراسم سفره هفت سین جشن نوروز آغاز فصل کار و کوشش کشاورزان است و ریشه‌ی ایرانی ندارد.

دکتر مریم معزی اظهار داشت: آریایی‌ها مردمی دام‌پرور بودند و چیزی از کشاورزی نمی‌دانستند. آن‌ها وقتی با تمدن‌های بین‌النهرین هم‌جوار شدند، کشاورزی را از آن‌ها آموختند. در نتیجه، اعیاد و مراسم مخصوص کشاورزی را نیز یاد گرفتند.

وی ادامه داد: سال‌ها پیش از آن‌که آریایی‌ها به ایران وارد شوند، بابلی‌ها کنار فلات ایران، منطقه‌ای نزدیک عراق امروزی، زندگی می‌کردند و کشاورزی را نیز کشف کرده بودند. بنابراین در آن زمان، مراسم مخصوص کشاورزها از جمله اعیاد کشاورزی رواج داشته است.

استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: آریایی‌ها برگزاری جشن‌های کشاورزی را از جمله آغاز فصل کار و تلاش کشاورزان و پایان فصل کشاورزی از بابلی‌ها آموختند؛ اما به‌صورت دقیق آن را تقلید نکردند، بلکه با آداب، افکار و مذهب خودشان آن را آمیختند. در این راستا بود که مراسم نوروز و مراسم اختتامیه‌ی فصل کشاورزی (مهرگان) به ‌وجود آمد.

وی نوروز را جشنی 30 روزه دانست و گفت: هر پنج روز از این 30 روز به نام یک خدا نام‌گذاری شده بود و در آن روزها، مراسم مربوط به نیایش همان خدا انجام می‌شد. هرچند بعدها این خدایان آریایی در دین زرتشتی از مقام خدایی تنزل کردند، زیرا زرتشت فقط یک خدا را قبول داشت و دیگر خدایان آریایی را در حکم دستیاران همان خدای بزرگ، یعنی اهورامزدا قرار داد که به آن‌ها «امشاسپندان» می‌گفتند.

او معتقد است: واژه‌ی جشن به معنی شادی و پای‌کوبی نیست، بلکه این واژه از «یزشن» می‌آید، به معنای عبادت و نیایش و کلمه‌هایی مانند یزد، ایزد و یزدان هم از این واژه گرفته شده‌اند. از آن‌جا که آریایی‌ها روزهای خاصی را برای خدایان خود در نظر می‌گرفتند و به نیایش می‌پرداختند، جشن‌های نوروزی نیز همان مراسم عبادت به درگان خدایان بود که در طول نوروز اجرا می‌شد.

وی درباره‌ی مراسم رایج در نوروز، اظهار داشت: در این روزها، ‌سرود خواندن نه به معنی آواز، بلکه به معنی خواندن سرودهای اوستا و نیایش‌های مربوط به خدایان انجام می‌شد. هم‌چنین مردم برای خدایان خود قربانی می‌کردند و قسمت‌های خاصی از گوشت قربانی را مخصوص آن خدا در نظر می‌گرفتند و مراسم مخصوص آن را انجام می‌دادند.

معزی افزود: بعدها، اصل اولیه‌ی این مراسم فراموش شد و در دین زرتشت تا حدودی در آداب نوروز تجدید نظر شد. پس از اسلام هم تغییرات زیادی به‌دلیل تغییر مذهب و جایگزین شدن مذهب جدید به جای مذهب قدیم، در این مراسم اعمال شد. وی با بیان این‌که قرآن به‌عنوان نمادی از تغییر مذهب در مراسم نوروزی گنجانده شد، گفت: بخش ستایش و نیایش خدایان آریایی از مراسم نوروز حذف و تلاوت آیات قرآنی جایگزین آن شد. دعای مخصوص تحویل سال نیز نمونه‌ی بارزی از این آیات است.

استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: پیش از فرارسیدن نوروز، در میان آریایی‌ها آیینی به نام «ودردگان» یعنی جشن مخصوص نیایش مردگان موسوم بود که در پنج روز اجرا می‌شد. آریایی‌ها معتقد بودند، ارواح زنده هستند و آن‌ها را هم جزو خدایان قرار می‌دادند. در نتیجه، خانواده‌ها برای اجداد درگذشته‌ی خود مراسمی برگزار و خوراکی‌هایی را برای ارواح مهیا می‌کردند و اعتقاد داشتند که ارواح از آن خوردنی‌ها استفاده خواهند کرد.

وی گفت: نوروز، روز نوست، یعنی همان «روز از نو و روزی از نو». در واقع، به این معناست که روز و سال آغاز می شود و آنچه مورد استفاده قرار می‌گیرد، برای سال جدید نگه داشته می‌شود و آنچه مورد استفاده نیست، در همان سال باقی می‌ماند. این تفکری است که نه‌تنها درباره‌ی خانه‌تکانی، بلکه در تمام شئون زندگی افراد راه پیدا کرده است.

استادیار گروه تاریخ دانشگاه فردوسی بیان کرد: جشن نوروز به دو عنصر آب و خاک مربوط است. این دو عنصر است که باروری و زایش گیاهان، درختان و کشاورزی را ایجاد می‌کند و این نکته تا اندازه‌ای مهم است که در دین بابلی‌ها برای این خدایان مراسم مخصوص آن‌ها برگزار می‌شد.

معزی با بیان این‌که هفت‌سین، ایرانی نیست، گفت: مقدس بودن عدد هفت، ایرانی نبوده و از دین بابل آمده است. بابلی‌ها به‌دلیل نیایش ستارگان و دیدن هفت ستاره با چشم غیرمسلح، هم‌چنین اعتقاد به نقش مؤثر این ستارگان در زندگی بشر و تخمین زمان و مسائلی که برای زمین اتفاق می‌افتد، آن را مقدس می‌دانستند.

وی ادامه داد: کلمه‌ی «سین» در منابع قدیمی‌ فارسی وجود ندارد و ریشه‌ی‌ تاریخی سین‌هایی که بر سر سفره‌ی‌ عید گذاشته می‌شود، مشخص نیست. زرتشتیان ایران هیچ قیدی بر هفت سین ندارند و به جای آن از میوه‌های خشک‌شده استفاده می‌کنند. علاوه بر این، لزوم وجود نور و آتش به‌دلیل مقدس بودن آن، بر سر سفره انکارناپذیر است. او اضافه کرد: از آن‌جا که زرتشتیان در همان دین گذشته‌ی خود باقی مانده و تغییر مذهب نداده‌اند، طبیعتا وجود هفت‌سین به دوران پیش از اسلام مربوط نیست.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/1/9 توسط بهروزجلفایی

نوروز دکتر علی شریعتی با تصویری خاطره انگیز از او

اندیشه  - در اسفند سال 46 دانشجویان تاریخ به عنوان سفر علمی به عراق رفتند و من نیز ابتدا عازم بودم اما در آخرین لحظات ناگهان قسمت نشد. چون نوروز را در سفر بودند و آنجا جشن می گرفتند این نوشته را به در خواست همکاران گرامی بر سر راه نوشتم تا در آن اجتماع بخوانند.

و اینک به یاد آن حادثه سخن تازه از نوروز گفتن دشوار است. نوروز یک جشن ملی است، جشن ملی را همه می شناسند که چیست نوروز هر ساله برپا می شود و هر ساله از آن سخن می رود. بسیار گفته اند و بسیار شنیده اید پس به تکرار نیازی نیست؟ چرا هست. مگر نوروز را خود مکرر نمی کنید؟

پس سخن از نوروز را نیز مکرر بشنوید. در علم و و ادب تکرار ملال آور است و بیهوده «عقل» تکرار را نمی پسندد: اما «احساس» تکرار را دوست دارد، طبیعت تکرار را دوست دارد، جامعه به تکرار نیازمند است و طبیعت را از تکرار ساخته اند: جامعه با تکرار نیرومند می شود، احساس با تکرار جان می گیرد و نوروز داستان زیبایی است که در آن طبیعت، احساس، و جامعه هر سه دست اندرکارند. نوروز که قرن های دراز است بر همه جشن های جهان فخر می فروشد، از آن رو هست که این قرارداد مصنوعی اجتماعی و یا بک جشن تحمیلی سیاسی نیست. جشن جهان است و روز شادمانی زمین و آسمان و آفتاب و جشن شکفتن ها و شور زادن ها و سرشار از هیجان هر «آغاز».

جشن های دیگران غالباً انسان را از کارگاه ها، مزرعه ها، دشت و صحرا، کوچه و بازار، باغها و کشتزارها، در میان اتاق ها و زیر سقف ها و پشت درهای بسته جمع می کند: کافه ها، کاباره ها، زیر زمین ها، سالن ها، خانه ها ... در فضایی گرم از نفت، روشن از چراغ، لرزان از دود، زیبا از رنگ و آراسته از گل های کاغذی، مقوایی، مومی، بوی کندر و عطر و ... اما نوروز دست مردم را می گیرد و از زیر سقف ها و درهای بسته فضاهای خفه لای دیوارهای بلند و نزدیک شهرها و خانه ها، به دامن آزاد و بیکرانه طبیعت می کشاند: گرم از بهار، روشن از آفتاب لرزان از هیجان آفرینش و آفریدن، زیبا از هنرمندی باد و باران، آراسته با شکوفه، جوانه، سبزه و معطر از بوی باران، بوی پونه، بوی خاک، شاخه های شسته، باران خورده پاک و ... نوروز تجدید خاطره بزرگی است: خاطره خویشاوندی انسان با طبیعت. هر سال آن فرزند فراموشکار که، سرگرم کارهای مصنوعی و ساخته های پیچیده خود، مادر " آری هر ساله حتی همان سالی که اسکندر چهره این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می کشید همانجا همان وقت، مردم مصیبت زده ما نوروز را جدی تر و با ایمان سرخ رنگ، خیمه بر افراشته بودند "

خویش را از یاد می برد، با یادآوری وسوسه آمیز نوروز به دامن وی باز می گردد و با او، این بازگشت و تجدید دیدار را جشن می گیرد. فرزند در دامن مادر، خود را باز می یابد و مادر، در کنار فرزند و چهره اش از شادی می شکفد اشک شوق می بارد فریادهای شادی می کشد، جوان می شود، حیات دوباره می گیرد. با دیدار یوسفش بینا و بیدار می شود. تمدن مصنوعی ما هر چه پیچیده تر و سنگین تر می گردد، نیاز به بازگشت و باز شناخت طبیعت را در انسان حیاتی تر می کند و بدین گونه است که نوروز بر خلاف سنت ها که پیر می شوند فرسوده و گاه بیهوده رو به توانایی می رود و در هر حال آینده ای جوان تر و درخشان تر دارد، چه نوروز را ه سومی است که جنگ دیرینه ای را که از روزگار لائوتسه و کنفوسیوس تا زمان روسو و ولتر درگیر است به آشتی می کشاند. نوروز تنها فرصتی برای آسایش، تفریح و خوشگذرانی نیست: نیاز ضروری جامعه، خوراک حیاتی یک ملت نیز هست.

دنیایی که بر تغییر، تحول، گسیختن، زایل شدن، در هم ریختن و از دست رفتن بنا شده است، جایی که در آن آنچه ثابت است و همواره لایتغیر و همیشه پایدار، تنها تغییر است و ناپایداری، چه چیز می تواند ملتی را، جامعه ای را، در برابر ارابه بی رحم زمان - که بر همه چیز می گذرد و له می کند و می رود هر پایه ای را می شکند و هر شیرازه ای را می گسلد - از زوال مصون دارد؟ هیچ ملتی یا یک نسل و دو نسل شکل نمی گیرد: ملت، مجموعه پیوسته نسل های متوالی بسیار است، اما زمان این تیع بیرحم، پیوند نسل ها را قطع می کند، میان ما و گذشتگانمان، آنها که روح جامعه ما و ملت ما را ساخته اند، دره هولناک تاریخ حفر شده است قرن های تهی ما را از آنان جدا ساخته اند : تنها سنت ها هستند که پنهان از چشم جلاد زمان، ما را از این دره هولناک گذر می دهند و با گذشتگانمان و با گذشته هایمان آشنا می سازند.

در چهره مقدس این سنت هاست که ما حضور آنان را در زمان خویش، کنارخویش و در «خود خویش» احساس می کنیم حضور خود را در میان آنان می بینیم و جشن نوروز یکی از استوارترین و زیباترین سنت هاست. در آن هنگام که مراسم نوروز را به پا می داریم، گویی خود را در همه نورزهایی که هر ساله در این سرزمین بر پا می کرده اند، حاضر می یابیم و در این حال صحنه های تاریک و روشن و صفحات سیاه و سفید تاریخ ملت کهن ما در برابر دیدگانمان ورق می خورد، رژه می رود.

ایمان به اینکه نوروز را ملت ما هر ساله در این سرزمین بر پا می داشته است، این اندیشه های پر هیجان را در مغز مان بیدار می کند که: آری هر ساله حتی همان سالی که اسکندر چهره این خاک را به خون ملت ما رنگین کرده بود، در کنار شعله های مهیبی که از تخت جمشید زبانه می کشید همانجا همان وقت، مردم مصیبت زده ما نوروز را جدی تر و با ایمان سرخ رنگ، خیمه بر افراشته بودند و مهلب خراسان را پیاپی قتل عام می کرد، در آرامش غمگین شهرهای مجروح و در کنار آتشکده های سرد و خاموش نوروز را گرم و پر شور جشن می گرفتند. تاریخ از مردی در سیستان خبر می دهد که در آن هنگام که
" مسلماً بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است. هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. "

عرب سراسر این سرزمین را در زیر شمشیر خلیفه جاهلی آرام کرده بود از قتل عام شهرها و ویرانی خانه ها و آوارگی سپاهیان می گفت و مردم را می گریاند و سپس چنگ خویش را بر می گرفت و می گفت: " اباتیمار : اندکی شادی باید " نوروز در این سال ها و در همه سال های همانندش شادی یی این چنین بوده است عیاشی و «بی خودی» نبوده است. اعلام ماندن و ادامه داشتن و بودن این ملت بوده و نشانه پیوند با گذشته ای که زمان و حوادث ویران کننده زمان همواره در گسستن آن می کوشیده است. نوروز همه وقت عزیز بوده است؛ در چشم مغان در چشم موبدان، در چشم مسلمانان و در چشم شیعیان مسلمان. همه نوروز را عزیز شمرده اند و با زبان خویش از آن سخن گفته اند.

حتی فیلسوفان و دانشمندان که گفته اند "نوروز روز نخستین آفرینش است که اورمزد دست به خلقت جهان زد و شش روز در این کار بود و ششمین روز ، خلقت جهان پایان گرفت و از این روست که نخستین روز فروردین را اهورمزد نام داده اند و ششمین روز را مقدس شمرده اند. چه افسانه زیبایی زیباتر از واقعیت راستی مگر هر کسی احساس نمی کند که نخستین روز بهار، گویی نخستین روز آفرینش است. اگر روزی خدا جهان را آغاز کرده است. مسلماً آن روز، این نوروز بوده است. مسلماً بهار نخستین فصل و فروردین نخستین ماه و نوروز نخستین روز آفرینش است.

هرگز خدا جهان را و طبیعت را با پاییز یا زمستان یا تابستان آغاز نکرده است. مسلماً اولین روز بهار، سبزه ها روییدن آغاز کرده اند و رودها رفتن و شکوفه ها سر زدن و جوانه ها شکفتن، یعنی نوروز بی شک، روح در این فصل زاده است و عشق در این روز سر زده است و نخستین بار، آفتاب در نخستین روز طلوع کرده است و زمان با وی آغاز شده است. اسلام که همه رنگ های قومیت را زدود و سنت ها را دگرگون کرد، نوروز را جلال بیشتر داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانه ای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان، مصون داشت.

انتخاب علی به خلاف و نیز انتخاب علی به وصایت، در غدیر خم هر دو در این هنگام بوده است و چه تصادف شگفتی آن همه خلوص و ایمان و عشقی که ایرانیان در اسلام به علی و حکومت علی داشتند پشتوانه نوروز شد. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت: سنت ملی و نژادی، با ایمان مذهبی و عشق نیرومند تازه ای که در دل های مردم این سرزمین بر پا شده بود پیوند خورد و محکم گشت، مقدس شد و در دوران صفویه، رسماً یک شعار شیعی گردید، مملو از اخلاص و ایمان و همراه با دعاها و اوراد ویژه خویش، آنچنان که یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز. این پیری که غبار " یک سال نوروز و عاشورا در یک روز افتاد و پادشاه صفوی آن روز را عاشورا گرفت و روز بعد را نوروز. "

قرن های بسیار بر چهره اش نشسته است، در طول تاریخ کهن خویش، روزگاری در کنار مغان، اوراد مهر پرستان را خطاب به خویش می شنیده است پس از آن در کنار آتشکده های زردشتی، سرود مقدس موبدان و زمزمه اوستا و سروش اهورامزدا را به گوشش می خوانده اند از آن پس با آیات قرآن و زبان الله از او تجلیل می کرده اند و اکنون علاوه بر آن با نماز و دعای تشیع و عشق به حقیقت علی و حکومت علی او را جان می بخشند و در همه این چهره های گوناگونش این پیر روزگار آلود، که در همه قرن ها و با همه نسل ها و همه اجداد ما، از اکنون تا روزگار افسانه ای جمشید باستانی، زیسته است و با همه مان بوده است ، رسالت بزرگ خویش را همه وقت با قدرت و عشق و وفاداری و صمیمیت انجام داده است و آن، زدودن رنگ پژمردگی و اندوه از سیمای این ملت نومید و مجروح است و در آمیختن روح مردم این سرزمین بلاخیز با روح شاد و جانبخش طبیعت و عظیم تر از همه پیوند دادن نسل های متوالی این قوم که بر سر چهار راه حوادث تاریخ نشسته و همواره تیغ جلادان و غارتگران و سازندگان کله منارها بند بندش را از هم می گسسته است و نیز پیمان یگانگی بستن میان همه دل های خویشاوندی که دیوار عبوس و بیگانه دوران ها در میانه شان حایل می گشته و دره عمیق فراموشی میانشان جدایی می افکنده است.

و ما در این لحظه در این نخستین لحظات آغاز آفرینش نخستین روز خلقت، روز اورمزد، آتش اهورایی نوروز را باز بر می افروزیم و درعمق وجدان خویش، به پایمردی خیال، از صحراهای سیاه و مرگ زده قرون تهی می گذریم و در همه نوروزهایی که در زیر آسمان پاک و آفتاب روشن سرزمین ما بر پا می شده است با همه زنان و مردانی که خون آنان در رگ هایمان می دود و روح آنان در دل هایمان می زند شرکت می کنیم و بدین گونه، بودن خویش، را به عنوان یک ملت در تند باد ریشه برانداز زمان ها و آشوب گسیختن ها و دگرگون شدن ها خلود می بخشیم و در هجوم این قرن دشمنکامی که ما را با خود بیگانه ساخته و خالی از خوی برده رام و طعمه زدوده از شخصیت این غرب غارتگر کرده است، در این میعاد گاهی که همه نسل های تاریخ و اساطیر ملت ما حضور دارند با آنان پیمان وفا می بندیم امانت عشق را از آنان به ودیعه می گیریم که هرگز نمیریم و دوام راستین خویش را به نام ملتی که در این صحرای عظیم بشری ریشه، در عمق فرهنگی سرشار از غنی و قداست و جلال دارد و بر پایه اصالت خویش در رهگذر تاریخ ایستاده است بر صحیفه عالم ثبت کنیم .



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 89/1/9 توسط بهروزجلفایی

توصیه هاشمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفسنجانی به جریانات و اشخاصی که خود را مصداق «رویش‌های نوین انقلاب» می‌دانند

توصیه هاشمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفسنجانی به جریانات و اشخاصی که خود را مصداق «رویش‌های نوین انقلاب» می‌دانند

سیاست > چهره ها  - رییس مجمع تشخیص در توصیه به رویش های جدید انقلاب گفت: نفی گذشته بدون داشتن برنامه برای آینده عملی ناموفق است.

به گزارش خبرآنلاین، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی در گفت‌وگویی که در پایگاه اطلاع‌رسانی‌اش منتشر شده است،‌ خطاب به اقشار مختلف اجتماعی و دستگاههای اجرایی و رسانه‌ها هفت توصیه کرد که امروز توصیه سوم وی خطاب به جریانات و اشخاصی که خود را مصداق "رویش های نوین انقلاب" می دانند منتشر شده است: رییس مجلس خبرگان رهبری در پاسخ به این سوال «برای بخشی از فعالان و حضار فعلی میدان سیاسی کشور که خود را از مصادیق" رویشهای انقلاب" فرض کرده و به شدت نیز در پی نفی و " ریزش "نیروهای با سابقه انقلاب هستند چه توصیه ای می فرمایید؟» گفت: اگر چنین بخشی باشند اشتباه بزرگی می‌کنند، چرا که مشابه آن است که آنهایی که مجال حضوری بر شاخه های درخت انقلاب را پیدا کرده اند تبر به دست گرفته و ریشه های همان درخت را هدف بگیرند! و این عمل با هیچ منطقی سازگار نیست ،زیرا اگر انقلاب قرار است پایدار باشد با میراثش و پایه‌گذارانش بهتر می‌تواند دوام بیابدودر چنین شرایطی است که  می‌توانند رسم نویی بیاورند که از انحراف جدا باشد، ولی آلوده‌کردن ذهن نسل جوان و القاء ناحق به آنها که کارهای گذشته اشتباه بوده و ما می‌خواهیم آنها را اصلاح کنیم اشتباهی است که دامن خودشان را می‌گیرد. چون آنها نسبت به گذشته کار بیشتری نمی‌توانند انجام دهند مگر اینکه کارهای گذشته را توسعه بدهند. نفی گذشته بدون داشتن برنامه برای آینده عملی ناموفق است.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

عابدزاده  باز هم زیر چتر دایی

پس از حضور عقاب آسیا در دفتر باشگاه پرسپولیس

عابدزاده باز هم زیر چتر دایی

ورزش  - احمدرضا عابدزاده امروز در باشگاه پرسپولیس حضور یافت.


به گزارش خبر آنلاین احمد رضا عابدزاده امروز در باشگاه حضور یافت و با توجه به رای کمیته انضباطی مورخ 12/12/88 به وی ابلاغ شد که بایستی ضمن هماهنگی با محمود خوردبین سرپرست تیم، آمادگی لازم را جهت حضور در تمرینات تیم ارائه دهد.
همچنین عابدزاده باید اعلام کند که ارائه خدمات مقتضی حسب تشخیص سرمربی تیم راداشته و جهت انجام وظایف محوله سریعا خود را به ایشان معرفی نماید.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

حسین هدایتی و ادعای خرید نیوکاسل 170 میلیارد تومانی!

حسین هدایتی و ادعای خرید نیوکاسل 170 میلیارد تومانی!

ورزش > فوتبال داخلی  - حسین هدایتی ادعا کرد یک تیم لیگ برتری را در انگلیس می خرد.

او  دو روز قبل به روزنامه پیروزی گفته بود در آستانه خرید یک تیم لیگ برتری در انگلیس است و می خواهد باشگاهداری را در سطح جهانی دنبال کند .
این تیم اما تیمی غیر از نیوکاسل انگلیس نیست که در حال حاضر صدرنشین دسته اول انگلستان است و بختی بالای برای صعود دوباره به لیگ برتر دارد. این تیم اما پس از بحران مالی سال قبل و سقوط به دسته پایین تر شرایطی بحرانی را سپری کرد. اواسط سال قبل میلادی یک ایرانی مقیم امارات ادعا کرد این تیم را می خرد. او مذاکراتی را هم با تعدادی از مدیران این باشگاه انجام داد اما در انتها هیچ اتفاقی رخ نداد چون این ایرانی توان پرداخت رقمی نزدیک به 100 میلیون پوند را برای این باشگاه سرشناس انگلیسی نداشت اما این تاجر که محجوب نام داشت توانست نام خود را تا مدت ها روی جلد نشریات معتبر ایرانی و بین المللی ببرد.
حال اما حسین هدایتی چنین حربه ای را در دستور کار خود قرار داده . اینکه او بخواهد مالک باشگاه شود نیاز به در اختیار داشتن بلوک مدیریتی تیم یعنی سهامی بیش از 70 درصد دارد که رقمی نجومی می شود و خروج ارزی از کشور را به همراه خواهد داشت . اینکه آیا حسین هدایتی چنین توان مالی را داشته باشد یا اینکه اجازه خروج چنین رقم شگفت انگیزی از کشور داده شود دو نکته قابل تامل در ادعای جدید مالک باشگاه استیل آذین است. آیا او هم چون محجوب می خواهد به این شکل برای خود تبلیغات رسانه ای کرده باشد؟



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

فاطمه کروبی: تجمع کنندگان ربطی به خانواده شهدا ندارند/ پلیس فقط نظاره‌گر شد

سیاست > چهره ها  - فاطمه کروبی در پی تجمع اعتراض آمیز افرادی در برابر منزل‌شان گفت : تجمع کنندگان از لباس شخصی ها بوده و هیچ ربطی به خانواده شهدا ندارند.

به گزارش سحام نیوز همسر مهدی کروبی به شرح حادثه دیروز پرداخت و خاطرنشان کرد : دیروز از ساعت ??:?? عده ای قریب ?? نفر که در میان آنان ? یا ? خانم دیده می شد در حمایت نیروهای امنیتی و انتظامی در مقابل آپارتمان مسکونی ما تجمع کرده و ضمن ایجاد رعب و وحشت برای همسایگان شعارهای علیه آقای کروبی، موسوی و خاتمی و در حمایت از رهبری و آقای احمدی نژاد سردادند و سپس اقدام به تخریب و سرقت از ساختمان کردند.

وی با بیان اینکه «‌ ما اخیرا در یک واحد از این مجتمع ساکن شده ایم » ، افزود : متاسفانه دیروز تخریبهای انجام گرفته نسبت به اموال دیگر مالکان این مجتمع نیز صورت گرفت که از این امر بسیار متاسفیم.

کروبی درباره عکس العمل نیروی انتظامی گفت : نیروی انتظامی همانگونه که در فیلم ما موجود است در صحنه حضور داشت اما با صحبتی که سرکرده ... با وی می کند این نیرو صحنه را ترک و به عنوان تماشاچی نظاره گر اقدامات آنان می شود.



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

گفت‌وگو با بازجوی بهزاد نبوی و برخی متهمان حوادث پس از انتخابات

سیاست > چهره ها  - هفته نامه پنجره در آخرین شماره سال خود گفت و گویی خاص را منتشر کرده است.

به گزارش خبرآنلاین در این گفت وگو در معرفی مصاحبه شونده آمده است: چهره‎ای که در طول 9 ماهه گذشته و در حوادث بعد از انتخابات، در جریان پرونده قضایی، نحوه رسیدگی و مراحل بازجویی بسیاری از بازداشت‎شدگان مشهور و غیرمشهور بوده و هست.

در این گفت‎وگو اطلاعاتی درباره پرونده متهمانی که در همان روزهای اول پس از انتخابات، بازداشت شده‎اند و جلسات دادگاه برخی از آنان نیز تاکنون برگزار شده ارائه شده است.

مهمترین بخش های این گفت و گو را در ادامه بخوانید:

  •  اتفاقات و حوادثی که در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری افتاد در دوره های قبل نیفتاده بود، سوژههای دستگیر شده با چه معیار و اساسی انتخاب شده بودند، مثلا بعضی افراد مثل رمضانزاده مطرح کرده که ساعت 12 شب جمعه روز انتخابات در خیابان سرباز، بدون هیچ مقدمهای دستگیر شده، سئوال این است که این افراد بر اساس چه فرآیندی بازداشت شدند؟
  •  همه کسانی که بازداشت شدند در واقع به خاطر سابقه فعالیتی که داشتند و در بحث ایجاد فضای التهاب دهمین دوره انتخابات بسیار مؤثر بودند و در واقع تمامی آنهایی که در سری اول بازداشت شدند، به نوعی نقش لیدری و هدایتگری داشتند؛ حال با ایراد سخنرانی، مصاحبه، چاپ مطلب و غیره البته با توجه به اینکه سیستم اطلاعاتی و امنیتی کشور، اطلاعاتی در دست داشت که عدهای به صورت سازمان یافته بر آن هستند که پروسه انتخابات را دستآویزی برای یک سلسله التهابات و آشوب که تحت عنوان انقلاب نرم یا رنگی که مشابه آن در چند کشور اتفاق افتاده بود، قرار دهند.
  • در کل میتوان گفت در تمام حکومتها بحث پیشگیری یک امر متعارف و مرسوم است مثلا در وزارت بهداشت پیشگیری داریم، در مسائل امنیتی هم بحث پیشگیری یک بحث جدی است.
  • قطعا افرادی که در هفته های اول بازداشت شدند، با افرادی که بعدا بازداشت شدند، اینها با هم از نظر نقش تفاوت داشتند، آنهایی که در روزهای اول بازداشت شدند، نقششان نقش هدایت و تحریک بود و آنهایی که بعدا در جریان اغتشاشات و درگیری خیابانی بازداشت شدند، نیروهای میدانی بودند. البته خوب بعضا بین آنها عناصری مثل خبرنگار و فعالان سیاسی نیز به چشم میخوردند، اما افرادی که در دور اول بازداشت شدند، هدفشان ایجاد اختلال و سازماندهی اغتشاشات بود و تصور بر سازماندهی و رهبری آنها وجود داشت و تحلیل ما این بود که اگر ما بتوانیم رهبران را موقتا بازداشت کنیم، انقلاب رنگی به اهداف خود نمیتواند برسد و مختل میگردد، البته تا حدودی هم این تصور درست بود؛ اما به این معنی نبود که این حرکت انجام شود تا هیچکاری صورت نگیرد، میخواستیم تمرکز و انسجام از بین برود.
  • 100 در صد اینها عوامل انقلاب مخملی هستند؟شما امروز را نگاه نکنید که دیدگاههای مختلفی مطرح میکنند، بعضی جامع هشناسان و مسئولین و نخبگان اصلا اعتقادی به بحث انقلاب مخملی ندارند و با این توجیه که در کشور ما انقلاب مخملی ممکن نیست، اما این توجیه قابل قبول نیست، چراکه حضرت آقا هم در نماز جمعه گفتند یک همچنین اتفاقی میخواست بیفتد. نه اینکه در اینجا قابلیت تحقق را ندارد. در هر صورت ما دارای دشمنانی هستیم که 30 سال است دارند تلاش میکنند که نظام مقدس جمهوری اسلامی را سرنگون کنند.
  • یکی از ویژگیهای انقلاب رنگی این است که عوامل انقلاب از درون حاکمیت است. یعنی همان پرندگان گردن چرخان که در تئوری آنها است، آن کسانی هستند که از درون حاکمیت عمل میکنند و این اصطلاح در آلمان شرقی به کار برده شد.
  • آدمهایی که در داخل کشور الزاما ممکن است جاسوس نباشند و ناخواسته در این چرخه مفهومی قرار گرفته اند؛ اما تصور عمومی این است که آقای بهزاد نبوی جاسوس رسمی سیا نیست و در دادگاه نظام آمده و دارد اعتراف می کند و... آیا با یافته های اطلاعاتی این نکته را نمی توان به اثبات رساند؟
  • بنده به یکی از متهمان، جزوه قطوری از مواضعش را در مطبوعات نشان دادم و گفتم اگر اسم و عکس را حذف کنیم، این را به یک جوان نشان بدهید و بگویید از کیست، اگر احتمال ندهد رضاپهلوی، حتما می‌گوید بنی‌صدر. این برای کسی که نایب‌رییس مجلس بوده واقعا حیرت‌آور است.
  • این در دنیا نادر است که جریانی همزمان در داخل حاکمیت باشد، دو قوه در اختیارشان باشد و اپوزیسیون هم باشند. آن پرندگان گردن چرخان همینها هستند که قبلا در حاکمیت بوده‌اند و بعد از خروج، اپوزیسیون شدهاند. اینها یک هدف دیگر نیز داشتند که بگویند استبداد و دیکتاتوری وجود دارد. در تأملات راهبردی حزب مشارکت، سال 1387 می‌گویند باید بخش‌های حکومت را مردمسالار کرد، اگر شما از آن‌ها سئوال بپرسید کدام بخش از حاکمیت باید مردمسالار شود؟ اینها اسمش نقد است، اصلاح نیست؛ بلکه شارلاتانیزم مطبوعاتی است که با دروغ مطرح می‌شود.
  • از یک مقطع دستگاه امنیتی خوب برخورد کرد، نمونه آن سال 1379 بود. مهم این است که ما بتوانیم اثبات کنیم جریان اصلاحات به‌دنبال سکولاریزه کردن است، بیانیه پنجم حزب مشارکت به شکل روشن می‌گوید، این‌ها دنبال حذف حکومت دینی بودند و سکولاریزه کردن یعنی براندازی حکومت ولایی و دینی با براندازی نرم. ما بیش از 100 هزار شهید داده‌ایم و ملت به آنها اجازه نمیدهد.
  •  به قول آقای تاج‌بخش، آقای تاج‌زاده سال 1387 با شهروند امروز مصاحبه کرد و خبرنگار گفت اگر کاندیدای شما رأی نیاورد و پیروز نشدید چه می‌کنید؟ دو راه بیشتر نداریم یا تمکین قانونی یا این‌که جمعیت بیاوریم جلوی وزارت کشور یا خیابان آزادی. تسخیر سنگر به سنگر که آقای حجاریان مطرح کرد، همان براندازی قانونی است، تاج‌زاده یک بحث دیگر هم دارد، او کیان تاج‌بخش را می‌برد در وزارت کشور و اولین کارگاه را برای این منظور در وزارت کشور برگزار می‌کند و سیستم امنیتی آن را می‌بیند.
  • انسان‌ها با هم فرق دارند. یک‌سری تغییرپذیرند، یک‌سری شرایطی ندارند که تغییر کنند. به قول آقای عطریانفر که می‌گوید، آقای شریعتی گفت گاهی انسان در دوران زندگیش شرایطی پیش می‌آید که خودش را در پیشگاه خداوند عریان می‌بیند و زندان یکی از همین شرایط است. من در زندان خودم را در پیشگاه خداوند عریان دیدم و ما در گذشته دچار نفاق بودیم، بیایید باور کنیم دچار نفاق بودیم. آن‌چه که در دل و در جلسات محفلی‌مان باور داشتیم. آشکارا به زبان نمی‌آوردیم و این یعنی نفاق.
  • برخی از آنها شاید اعتقاد ندارند و می‌گویند نفاق نبوده، حالا آقای عطریانفر تحلیلش عوض شده، خب البته عطریانفر در مصاحبه‌ها می‌گوید حرف جدیدی نزدیم، قبلا هم همین حرف‌ها را می‌زدیم. منتهی قبلا فضا غبارآلود بود و حرف‌های دیگر برجسته بود و کسی این حرف‌ها را نمی‌شنید و اما حالا که گوش‌ها تیز شده، بیاید رابطه خود را با رهبری تعریف کنیم. دیگرانی هم مثل بهزاد نبوی برای نهاد امنیتی مهم نیست که قبول دارد یا ندارد. مهم این است که این‌ها تقلب در انتخابات را نمی‌توانند اثبات کنند. تمام مشکلات ما از بحث تقلب بوده، حالا که نمی‌توانند هم وجدان خودشان ناراحت است، هم افکار عمومی می‌داند که به دورغ تقلب را شایع کردند ولی نتوانستند هیچ دلیلی برای آن بیاورند.
  •  اعترافات متهمان تحت فشار نبوده که استدلال‌هایی به این قشنگی می آورد، این‌که اعتراف میکنند تقلب نشده به نفع نظام و مردم است.
  • به هر حال این فرد یا در افکار عمومی جایگاه دارد یا منفور است، اگر منفور یا مترود است، چه اعتراف بکند یا نکند، تفاوت ندارد و در این صورت به نفع نظام است که این فرد دستگیر شده. اما اگر جایگاه دارد، خب وقتی می‌آید و می‌گوید تقلب اصلا رمز عملیات بود، این به نفع نظام است، چراکه این مباحث برای قشر خاکستری بسیار اهمیت دارد، چون پربیننده‌ترین وبلاگ فردی در ایران، وبلاگ ایشان است.
  •  شریعتی و بهزاد نبوی می‌گفتند رفتیم با رهبری صحبت کردیم. من می‌گفتم شما صحبت نکردید، بگو مگو کردید. شما به یکی از سازمان مجاهدین بگویید یک نقد به خودتان وارد کنید، محال است یک ایراد به خود بگیرند. خب این یعنی دیکتاتوری، یعنی این‌که حق مطلق منم. شخص اول مملکت، جلسه گذاشته و صحبت کرده بود و در سطوح پایین‌تر هم با این‌ها صحبت کرده بود.
  • با ملی مذهبی‌ها رفتیم صحبت کردیم، در مجمع تشخیص مصلحت چپ و راست نشسته و صحبت می‌کنند، ولی در بحران، آن‌ها یک حس گناه داشتند و بعضی‌ها تمایل داشتند و آمدند یک گناهی را برعهده گرفتند. بعضی‌ها هم تحلیل‌شان این بود که همه آن‌ها می‌گویند ما از اول می‌گفتیم تقلب نشده. ولی می‌بینیم که بعضی در بیرون از زندان سخنرانی کردند و بیانیه داده‌اند و به اشتباه خود اعتراف کردند، دلیلش هم این بود که اولا حس گناه داشتند، ثانیا در شرایط بحرانی قرار گرفتند و ثالثا برخورد با آنها هم مقتدرانه و در کمال تدبیر بود. البته نه از موضع خشونت ما در زندان کوچکترین و کمترین خشونتی نداشتیم، ولی اقتدار داشتیم، آن‌ها اول منکر می‌شدند، ولی ما به آن‌ها ثابت کردیم گناه کردید، حتی امثال بهزاد نبوی هم که اعتراف نداشتند، وقتیکه پذیرفت تقلب نشده، گفت باید به رأی شورای نگهبان تن داد، گفت من به موسوی خیانت نمی‌کنم، بعد گفتم که تو حاضری به مردم خیانت کنی به موسوی خیانت نکنی؟ اما دیگر پاسخی نداشت. پس در شرایطی بودند که برای شنیدن آماده بودند با بعضی این گفته شد آیا باید می‌آمدید در زندان که به اشتباه خود پی ببرید؟ پس خیانت کردید و آبروی نظام را بردید و شما که می‌دانستید احمدی‌نژاد رأی می‌آورد، چرا خودتان را گول زدید همین که سکوت کردید خیانت بود، شما می‌دانستید که در نظرسنجی‌ها احمدی‌نژاد پیروز است و تقلب نشده؛ پس خیانت کردید.
  • اینکه بهزاد نبوی مطرح کرد که حکم بازداشت آن‌ها 19 خرداد صادر شده بود.کذب است. درواقع حکم روز 19 نوزدهم یک حکم کلی دادستانی به نهادهای امنیتی بوده است.
  • من اکثر کسانی را که دستگیر شدند دستگیریشان را به حق می‌دانم، چراکه آن‌ها در پروسه انقلاب نرم نقش داشتند. سخنرانی‌ها، تهمت نظام استبدادی به حکومت و... قوه قضاییه اینجا ضعف داشت که هرکس که مطرح میکند باید محاکمه شود، اگر اثبات نکرد باید برابر قانون با آنها عمل کرد. باید تعدادی دیگری دستگیر می‌شدند که نشدند و بنابراین شاید بعضی اولویت داشتند، چون در پروسه انقلاب نرم بودند، مثل اعضای حزب مشارکت و... که در روند سکولاریزه کردن نظام دخیل بودند.
  • روند آزادی این افراد بعد از 22 بهمن قطعا تدبیر است و تدبیر درستی است، بعد از 22 بهمن به برکت حضور مردم همه عالم فهمیدند که نظام در موضع اقتدار است، به هر حال در این شرایط بعضی مریض احوال هستند و ما رفعت اسلامی داریم و مرخصی قانونی دارند، بعضی از این‌ها ممکن است عفو بگیرند و بعضی هم باید دوران محکومیت را بگذرانند.


نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

پاسخ به سردار باقر زاده : خاتمی در مناطق عملیاتی حضور می یافت، این هم عکسش!

سیاست  - سایت فراکسیون اقلیت مجلس در صدد پاسخگویی به اظهارات اخیر سردار باقرزاده در مورد خاتمی برآمد.

به گزارش خبرآنلاین سایت خبری پارلمان نیوز وابسته به فراکسیون اقلیت مجلس با انتشار تصاویری از حضور سید محمد خاتمی در منطقه های عملیاتی جنوب کشور به حضور و تاکید رییس دولت اصلاحات بر گسترش فرهنگ دفاع مقدس تاکید کرد.

این سایت با انتقاد از اظهارات اخیر سردار باقر زاده در گفت و گو با ویژه نامه نوروزی روزنامه «جوان»، درصدد برآمد که به ادعای رییس بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس که از عدم اهتمام خاتمی به فرهنگ دفاع مقدس گله کرده بود، پاسخ دهد.

این سایت خبری با استناد به سایت رسمی ریاست جمهوری به عکس و متن خبر حضور سیدمحمد خاتمی در شلمچه در تاریخ سوم خرداد 1379 به همراه تنی چند از فرماندهان عالی‌رتبه سپاه پاسداران استناد کرد.

خاتمی در جنوب

در این خبر همچنین به تصویر خاتمی که در سفر به خوزستان و حضور در منطقه عملیاتی شلمچه که در صفحه 47 کتاب چاپ نخست تماشای یاس که توسط انتشارات آزما منتشر شد استنادشد.

خاتمی

در ادامه پارلمان نیوز به اظهارات خاتمی در مراسم گشایش جشنواره کتاب دفاع مقدس در تاریخ سوم خرداد 79ارجاع داد.

رییس دولت اصلاحات در این مراسم گفته است:«به همان اندازه که جنگ زشت است ، مقاومت در برابر ستمگری و زورگویان زیبا بوده است و ما، در طول جنگ تحمیلى اوج زیبایى ها را دیده‌ایم... ایثار و مقاومت شهیدان بزرگ خرمشهر، آنان را در زمره شهیدان سرآمددوران دفاع مقدس قرار داده است، مظلومیت ما و ددمنشى دشمن در جریان حماسه مقاومت خرمشهر بیشتر نمایان شد.....اگر حقیقت حماسه های این جنگ منتقل به درستى شود، این ملت پیروز، سربلند و ماندگار خواهدماند....یکى از راه‌های زنده نگه داشتن دوران دفاع مقدس ، شناسایى آثار و تشویق هنرمندان برای خلق آثار در زمینه دفاع مقدس است .... آنها ما، را با یک جنگ وحشیانه و زشت در طول تاریخ مواجه ساختند که از یک سو زشتى جنگ در اوج بود، اما از سوی دیگر مقاومت ، پایداری و ایثار اوج زیبایى را نشان مى داد....وجب به وجب خاک ما که در جنگ قرار داشت ، به خصوص خرمشهر،مظهر مقاومت و ایستادگى این ملت است....به عنوان رییس جمهوراعلام مى کنم برای خلق آثار برتر به مناسبت بیستمین سال آغازجنگ تحمیلى همه باید خود را آماده کنیم و با مرور بیست سال عملکرد هنرمندان در بیست سال گذشته ،برترین آنها را معرفى کرده و مورد تقدیر قرار دهیم.»



نوشته شده در تاریخ دوشنبه 88/12/24 توسط بهروزجلفایی

ثمره هاشمی: دکتر احمدی‌نژاد رییس‌جمهور محبوبی است/ دنبال تشکیل دولت اسلامی هستیم

سیاست > دولت  - دستیار ارشد رییس‌جمهور گفت: هیچ‌کس نیست که به مشورت نیاز نداشته باشد، برخی از افراد سمت و پستی ندارند، اما دلسوز واقعی نظام هستند.


به گزارش خبر آنلاین،خبرگزاری ایسنا در خبری که مشخص نیست ثمره هاشمی آن را در جمع چه افرادی اظهار کرده به نقل از وی آورده است: نهضت ما ادامه نهضت انبیاء الهی و عاشوراست.

اهم اظهارات وی را در ادامه بخوانید.

  • امام راحل تاکید زیادی داشتند که رسالت خود را در سطح پایین و محدود نبینیم. این ادامه کاروان علوی و مهدوی است.
  • اگر می‌خواهید وارد قلعه محکم توحید شوید راهی جز تمسک به ولایت ندارید. این محقق نمی‌شود جز با اطاعت و متوسل شدن به ولی عصر(ع) که رسیدن به ریسمان الهی و نجات جان انسان‌هاست.
  • خداوند همیشه پشتیبان افراد خالص است. آیا اگر دوستان در ستادهای انتخاباتی دکتر احمدی‌نژاد فعالیت نداشتند این ستادها تعطیل می‌شد و مردم در انتخابات شرکت نمی‌کردند؟ خیر. این‌طور نیست؛ زیرا گره‌ها دست خداست و مردم با قلب خود و با عنایت خدا وارد میدان شدند.
  • سرمایه جامعه ما ولایت، اعتقاد به اولیا و انبیاء الهی است. اگر جز این باشد، دنیاپرستی و پرکردن جیب‌ها رواج خواهد یافت، پس باید قدر این گوهر گرانبها را دانست و حول وحدت چرخید.
  • ما به دنبال محقق شدن دولت اسلامی هستیم که خوشبختانه بخشی از آن با توسل به ولی امر مسلمین و هراس به دل راه ندادن محقق شده است.
  • دکتر احمدی‌نژاد رییس‌جمهور محبوبی است که در همه جا حتی خارج از کشور نیز سخن از حجت‌الله و ولی‌عصر(عج) می‌کند. عناصر و شاخصه‌های دولت اسلامی برآمده از رای مردم است.
  • شاخصه‌های اصلی دولت اسلامی وجود برادری و مودت، اقامه نماز، دادن زکات، امر به معروف و نهی از منکر، سازندگی و پیشرفت، قائل بودن به رسالت جهانی، مردم‌داری، زهد و پاکی، شجاعت، دفاع از حقوق ملت، دفاع از مظلومین، مبارزه با ظلم، حفظ کرامت انسانی، خدمت ویژه به محرومان، ترویج اخلاق معنوی و ترویج مهدویت است.
  • اگر در جامعه الگو ارائه دهیم باید پیشرفت را از جهات مختلف شاهد باشیم، اگر کسی وابسته به پست و مقام باشد نمی‌تواند آزاده باشد و به مردم خدمت کند.
  • این اراده‌هاست که قدرت ایجاد می‌کند. با ورود دکتر احمدی‌نژاد ایران هرگز عقب ننشست، این خصیصه دولت ماست و این اراده قوی به دلیل پشتیبانی ملت ایران اسلامی است.


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/12/23 توسط بهروزجلفایی



نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 88/12/20 توسط بهروزجلفایی
<      1   2   3   4      >
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک
  • خرید اینترنتی | ماه موزیک